زهد حضرت امير















زهد حضرت امير



بعد از جنگ صفين و يک سال قبل از شهادت، حضرت نامه اي به عثمان بن حنيف والي بصره مي نويسند و او را درباره ي غذاي رنگارنگي که بر سر سفره ي يکي از ثروتمندان شهر خورده بود، مواخذه مي فرمايند. آنگاه درباره ي خود چنين مي فرمايند: الا و ان امامکم قد اکتفي من دنياه بطمريه و من طعمه بقرصيه[1] بدانيد که پيشوا و امام شما از دنيا به دو جامه ي کهنه و دو قرص نان اکتفا کرده است. خوراک معمولي اش در شبانه روز دو عدد نان جو بوده است و دو دست لباس داشته که وقتي يکي از آنها کثيف مي شده، آن را مي شسته، ديگري را مي پوشيده و يا اين که فقط يک پيراهن و يک شلوار داشته است.

[صفحه 9]

درباره ي کت وصله دارش چنين مي فرمايد: و الله لقد رقعت مدرعتي هذه حتي استحييت من راقعها[2] يعني جبه ام[3] را آن قدر وصله زده ام که از وصله زننده ي آن خجالت مي کشم. آن گاه شخصي به حضرت گفت:آن را دور نمي اندازي! (الا تنبذها عنک) امام در پاسخ فرمود:عند الصباح يحمد القوم السري يعني بامدادان از شب روها تعريف مي کنند. و اين مثلي است در عربي که وقتي دو کاروان شبانه به منزلي برسند که کويري را پيش رو داشته باشند، کاروان اول اسبها را زين مي کند و کمر خود را محکم مي بندد و مجهز به راه مي افتد و در هواي خنک شب از کوير گذشته و خود را به آبادي مي رساند. کاروان ديگر تنبلي کرده و تمام شب را استراحت مي کند و روز را در گرما و ناراحتي به راه مي افتد و عرق مي ريزد و دائما کاروان اول را ستايش مي کند. حضرت مي فرمايد: فرداي قيامت آشکار مي گردد که کدام گروه ستايش مي شوند، کساني که در اين دنيا جديت کردند و از ثانيه هاي عمرشان براي آن دنيا استفاده کردند يا افراد تنبل و تن پرور؟!. يعني تو مي گويي قبا و جبه ام را دور بيندازم ولي فرداي قيامت من و امثال مرا ستايش مي کنند.

البته خودش هم فرموده است که شما نمي توانيد مانند من زندگي کنيد ولي با عفت و کوشش خود مرا کمک کنيد.

بنابراين اميرالمومنين با اين که ثروت و امکانات مالي داشته و مي توانسته خوب زندگي کند ولي عمدا چنين کاري نکرده است شاهد اين مدعا، گفتگوي حضرت با ابن عباس است.


صفحه 9.








  1. نامه ي چهل و پنجم (شرح عبده، ج، ص 72 و ترجمه ي فيض، ص 957).
  2. خطبه ي 158 (شرح عبده، ج 1، ص 315 و ترجمه ي فيض، ص 503).
  3. جبه لباسي است که روي پيراهن مي پوشند و در برخي روايات آمده است که تا سر زانو است و به لباس رو گفته مي شود که در عربي به آن دثار هم مي گويند در مقابل زيرپيراهني که آن را شعار مي نامند.