سستي و تنبلي در دفاع ملي















سستي و تنبلي در دفاع ملي



در حکومت چند ساله ي اميرمومنان علي (ع) در مورد استقرار امنيت ملي، فراز و نشيب هايي وجود داشت که همه ي آنها براي ما درس زندگي، درس دين داري ودرس حکومت داري است.

در آن ايامي که مردم زير پرچم، به نداي آن حضرت مبني بر گرم نگه داشتن جبهه ي نبرد با «ناکثين»، «قاسطين» و «مارقين» لبيک مي گفتند و فعالانه در اين حرکت دفاعي ملي شرکت مي کردند، امنيت ملي برقرار مي بود. ولي در هنگامي که مردم به جاي لبيک گفتن، به سستي و تنبلي و بهانه تراشي رو مي آوردند، امنيت ملي آنان به خطر مي افتاد و متزلزل مي شد ودشمنان از اين فرصت سوء استفاده مي کردند.

حضرت علي (ع) اين حقيقت تلخ را چنين بيان مي دارد:

نفرين بر شما، از بس شما را سرزنش کردم خسته شدم. آيا به جاي زندگي آخرت به زندگي دنيا راضي شده ايد؟! به جاي عزت و سربلندي، بدبختي و ذلت را برگزيده ايد؟» هر گاه شما را به جهاد با دشمن فراخواندم، چشمهايتان از بترس در جام ديده دور مي زند. گويا ترس از مرگ، عقلتان را ربوده است و همانند افراد مستي که قادر به پاسخ نيستند، از خود بي خود و سرگردان شده ايد و گويا عقل هاي خود را از دست داده ايد و نمي فهميد. من هرگز و هيچ گاه به شما اعتماد ندارم. بر شما اعتماد نيست که در دفع دشمن به شما تکيه شود... به خدا سوگند شما وسيله ي بدي براي افروختن آتش جنگ بر ضد دشمن هستيد. براي شما نقشه ها مي کشند، اما شما مرد کشيدن نقشه اي بر ضد آنان نيستيد. دشمن به شما حمله مي کند و شهرهاي شما را از دستتان خارج مي کند و شما به خشم نمي آييد. چشم دشمن براي حمله به شما خواب ندارد، ولي شما در غفلت و بي خبري به سر مي بريد. شکست از آن آناني است که دست از ياري

[صفحه 27]

يکديگر برمي دارند.[1] .


صفحه 27.








  1. نهج البلاغه، صبحي صالح، نامه ي 53، ص 432.