دستگيري از مستمندان












دستگيري از مستمندان



نقل است: چون حسنين از دفن اميرالمؤمنين (ع) بر مي گشتند در راه پيرمردي مريض و نابينا را ديدند که گريه مي کرد، امام حسن (ع) پيش آمد و فرمود: يا شيخ چرا گريه مي کني؟ گفت مردي هر روز شير و آرد براي من مي آورد، سه روز است که نمي آيد، امام فرمود: آن مرد کي بود؟ گفت: نمي شناسم، فرمود: او را تعريف کن؟ گفت: چهره اش نديده ام تا تعريف کنم. ولي با من چنان مهرباني مي کرد که يک مادر با فرزندش مهرباني مي کند.

با من به نرمي سخن مي گفت و با مهرباني پرستاري مي کرد، اظهار انس مي نمود و با من مي خنديد و آنگاه بر مي گشت.

حضرت مجتبي (ع) فرمود: اين صفت پدر ماست. خدا اجر تو را زياد کند، او شهيد شد، از دنيا رفت و اکنون از دفن او باز مي گرديم. آن پير مرد از شنيدن اين خبر فرياد بلندي کشيد که مرگش درهمان فرياد او را دريافت و از دنيا رفت.[1] .









  1. انوار علوي ص: 279.