اخلاق پسنديده












اخلاق پسنديده



اميرالمؤمنين صلوات الله عليه در راه کوفه با يک نفر «ذمي» راه مي رفتند، مرد ذمي به او گفت: بنده خدا کجا مي روي؟ فرمود: مي خواهم به کوفه بروم، بعد از مدتي، مرد ذمي به راه ديگري برگشت و خواست از امام جدا شود، حضرت نيز به راه او رفت، مرد ذمي گفت: بنده خدا مگر نگفتي که به کوفه مي روم؟ اما فرمود آري به کوفه مي روم،

ذمي گفت: اينجا راه کوفه نيست، حضرت فرمود: ميدانم راه کوفه نيست، گفت: پس چرا با من مي آيي؟ فرمود: کمال رفاقت آنست که شخص در وقت جدا شدن به احترام رفيق، مقداري او را مشايعت کند، پيامبر ما به ما چنين ياد داده است.

«قال له اميرالمؤمنين (ع) هذا من تمام الصحبة ان يشيّع الرجل صاحبه هنيئة اذا فارقه و کذلک امرنا نبينا (ص)».

مرد ذمي گفت: آيا پيامبرتان چنين دستور داده است؟ فرمود: آري، ذمي گفت: پس آنکه به او ايمان آورده اند در اثر اين چنين اخلاق پسنديده است، گواهي مي دهم که من نيز بر دين تو هستم، آنگاه با آن حضرت به کوفه آمد و چون امام را شناخت اسلام آورد.[1] .









  1. کافي ج 2 ص 670 کتاب العشرة باب حسن الصحابة.