اهميت دادن به جوان
به دکاني رسيد که فروشنده آن غلام بود، امام از او دو لباس خريد به پنج درهم، يکي را به سه درهم و ديگري به دور درهم، آنگاه به قنبر فرمود: سه درهمي را تو بپوش. قنبر گفت: آنرا شما بپوشيد که بالاي منبر مي رويد و بر مردم خطبه مي خوانيد. امام فرمود: تو جواني، آرزوي جواني داري، من از خدايم شرم مي کنم که خود را در لباس بر تو ترجيح بدهم. شنيدم رسول خدا (ص) درباره غلامان مي فرمود: از آنچه مي پوشيد بر آنها بپوشانيد و از آنچه مي خوريد به آنها بخورانيد: «قال و انت شابّ و بک شَرَهُ الشّباب و انا استحيي من ربي أن اتفضّلَ عليک سمعتُ رسول اللّه (ص) يقول: اَلِبسوهم ممّا تَلْبَسون و اطعموهم ممّا تأکُلُون...»[1] .
روزي اميرالمؤمنين صلوات الله عليه به بازار کرباس فروشان آمد، دکانداري ديد که قيافه خوبي داشت، فرمود: دوتا لباس مي خواهم که قيمت آنها پنج درهم باشد، مرد برخاست و گفت: يا اميرالمؤمنين آنچه بخواهي در دکان دارم، امام ديد که دکاندار او را شناخت، لذا از آنجا دور شد.