انديشمندان غرب و عدالت اجتماعي















انديشمندان غرب و عدالت اجتماعي



نفوذ اين افکار فلسفي عدالت اجتماعي در آثار انديشمندان سياسي و اقتصادي دو قرن اخير از مارکس گرفته تا کينز و در اساس و زيرساخت هاي اجتماعي چهار سيستم يا نظام اقتصادي و سياسي که مفهوم عدالت اجتماعي غرب را به ادعاي خود پياده مي کنند عبارتند از: 1. کاپيتا ليسم يا سرمايه داري رقابتي، 2. کاپيتاليسم دولتي يا سرمايه داري که در آن دولت و حکومت نقش اساسي را دارد، 3. سوسياليسم دولتي و 4. سوسياليسم اجتماعي که انحصارا به دولت و زير ساخت هاي سياسي و اقتصادي آن بستگي ندارد. از اين چهار تا فقط دو سيستم يا نظام پابرجا مانده است، يعني کاپيتاليسم و سرمايه داري رقابتي و سوسياليسم «حاشيه اي» يا غير دولتي. فروپاشي سيستم شوروي و اروپاي شرقي و تمايل کاپيتاليسم دولتي کشورهاي اروپاي غربي به

[صفحه 31]

سرمايه داري نوع امريکا و جهان شمولي آن، مفهوم و عملکرد عدالت اجتماعي را محدود و در تنگناي بحراني گذاشته است. امروز نمي توان جامعه ي سرمايه داري را يک جامعه آزاد ناميد. زيرا چنين جامعه اي، موانع و تسهيلات ويژه ي خود را در مورد آزادي اعمال مي کند. آزادي، تشديد و وسعت گرايي آزادي «بازار» و سرمايه داري است و آن عده که ثروتمند هستند، به طور خلاصه، آزادي فراوان و بيش تر و بهتري دارند. در غرب، آزادي اجتماعي نخست به آزادي فردي ترجمه شد و سپس اين آزادي فردي به آزادي سرمايه داري منتقل شده است. چنين آزادي و انصافي با مفهوم عدالت اجتماعي امام علي (ع) منافات اساسي دارد. در جوامع امروزي غرب، آنچه ارزش دارد مالکيت است ولي آنچه انصاف مالکيت را به ترديد مي اندازد کيفيت و نوع و تقسيم و دسترسي به اين گونه مالکيت مي باشد. اخلاق اجتماعي تقاضا مي کند که مالکيت افراد احترام داشته و شناخته شود ولي مقرراتي ممکن است وجود نداشته باشد که چنين مالکيتي را براي همه تضمين نمايد. جامعه ممکن است اخلاق داشته باشد ولي نه اخلاقي که حقوق اجتماعي افراد را محافظت نمايد.

تاريخ بشر، تاريخ انديشه ها و افکار است، انديشه ها و آرايي که در رشد و نمو افراد و جوامع تاثير زيادي داشته و منشا تحول دروني آنها شده است. جايگاه امام علي (ع) در تاريخ انديشه هاي بشري، بسي والا و بزرگ است. فلسفه و عدالت اجتماعي او دو طرف يک سکه هستند، سکه اي که حکومت وسيع اسلام آن روز را رونق بخشيد. امام علي به عنوان يک متفکر و سياست گذار، هم عادل و هم عدالت خواه بود. مفهومي که او از عدالت به دست داد، سياست گذاري، برنامه ريزي، مديريت دولت و پيشوايي او را خلاصه مي کند، زيرا عدل، هر چيزي را در جاي خود قرار مي دهد و هر حقي را به ذي حق خود مي رساند. بهترين حاکم و رهبري که در اسلام بعد از پيامبر (ص) ظاهر شد، امام علي (ع) بود. انديشه هاي سياسي، اجتماعي و اقتصادي و نظامي او فراتر از چارچوب تاريخي است و عالمي بودن بسيار آشکار مي باشد.

[صفحه 32]

امروز در تلاطم تحولات بين المللي و در عصري که مهم ترين آزادي ها و حقوق فردي و اجتماعي بشر مورد تهديد و تجاوز قرار گرفته است، افکار و انديشه هاي امام علي (ع) درباره ي عدالت اجتماعي، بايد بيش از هر موقع ديگر مورد توجه و مطالعه قرار گيرد. ما امروز بيش تر از هر موقع ديگر به پژوهش و مطالعات علمي نظريات و انديشه هاي امام علي (ع) در مورد عدالت اجتماعي نياز داريم. مکتب حيات بخش و خورشيد حقيقت او يک بار در چهارده قرن پيش با عظمتي خير کننده و ابدي در افق درخشيد و از شعاعش جهاني روشن گرديد. بشريت و علم آن روز استعداد پذيرش کامل و شناخت جامع اين نداي حقيقت را به حد کافي نداشت و جز در موارد محدود به حد کمال متجلي نگرديد. ناچار اين تعليمات آسماني و اين افکار عميق اجتماعي و فلسفي، همچون خزانه اي پر در و گهر، بکر و دست نخورده براي مردم جهان باقي مانده است. وظيفه ي اجتماعي و الهي ماست که اين افکار و انديشه را در راستاي يک جامعه شناسي اصيل و يک مکتب اقتصادي و سياسي مستقل تبيين و توسعه دهيم.

سفارش ها و دستوري هاي امام علي (ع) در طول زمامداري خود، به استانداران و فرمانداران خود در ممالک و سرزمين هاي مختلف اسلامي از جنبه ي، شواهد علمي، بهترين برنامه ي تکامل يافته را به ما نشان مي دهد و ابعاد و تعاليم عدالت اجتماعي را دقيقا مشخص مي سازد. در اين اسناد که احتياج به مطالعات و پژوهش هاي عميقي داريم هم اصول ترسيم شده و هم شيوه هاي عدالت اجتماعي معين شده اند. ترجيح اکثريت بر ديگران با حق و متناسب با عدالت و انصاف است. افراد ملت اسلامي در حکومت امام علي (ع) در تمام قسمت هاي کشوري بدون هيچ تبعيض و استثنايي بيمه مي شوند. سياست علوي او، وظيفه ي دولت و حکومت مي داند که در برابر امور پزشکي، اوقات بيکاري و بازنشستگي و بيماري، افراد را به اصطلاح امروز بيمه کند، مسائل و بحث هايي که امروزه جوامع و قانون گذاران غرب و شرق با آن مواجهه هستند. امام علي (ع) بدين ترتيب مفهوم عدالت اجتماعي را از گفتار به کردار تبديل مي کند و واژه را به عمل

[صفحه 33]

مي رساند. عدالت اجتماعي امام علي (ع) همه جانبه، چند بعدي و همگرا است. از همه بالاتر عوامل ضعف عدالت اجتماعي به نظر او در جوامع اسلامي از درون است و نه تنها از بيرون.


صفحه 31، 32، 33.