افكار لاك و روسو و عدالت اجتماعي















افکار لاک و روسو و عدالت اجتماعي



مفهوم عدالت اجتماعي همچنين با افکار دو تن از انديشمندان اروپايي لاک و روسو همراه مي باشد. لاک بر آزادي و زندگي مدني و روسو بر مساوات سياسي و زندگي عمومي تاکيد دارند. اين دو مفاهيم عدالت اجتماعي با «جامعه ي منظم» و «فرد اخلاقي» سرو کار دارند. چنين جوامعي طبق اين نظريات بايد با مفهوم عدالت اجتماعي نظم پيدا کند و اين بستگي کامل به روابط افراد با يکديگر و قراردهاي اجتماعي با دولت و نظام دارد. کوتاه سخن اينکه مفهوم عدالت اجتماعي به عنوان «انصاف» از طريق خود مردم تعيين مي شود و نه منابع ديگر و بنابراين قوي و ضعيف بودن چنين نظريه و عملي با تصور و انگاره ي مردم از يکديگر رابطه دارد. بنابراين در نظريه ي جان رالز مي خوانيم که

[صفحه 30]

ابعاد عدالت با آزادي هاي اصلي مانند آزادي فکر و انديشه و وجدان، آزادي رفت و آمد، آزادي قبولي نسبت هاي سياسي و اقتصادي، آزادي ثروت و بالاخره با آزادي احترام به خويشتن مربوط مي باشد. منظور نهايي وادار کردن مردم به شناخت جايگاه اجتماعي را با مفهوم آزادي و مساوات در يک رديف قرار و به هم ارتباط مي دهند، تحقيقات قرن اخير نشان مي دهد که از جنبه ي عملي- نه نظري- چنين وصفي در نظام هاي غربي کم تر حقيقت پيدا کرده است. آنچه براي ما در اينجا مهم به نظر مي رسد اين است که نظريات امام علي (ع) به عنوان يک متفکر و حاکم و انديشمند با سياست گذاري و عمليات او يکسان بود. در چارچوب نظام غرب اين فاصله ي بين نظريات و عمليات (مفهوم هاي نظري و عملي) بسيار فاصله دارد. يک نگاه تاريخي به سياست گذاري و زير ساخت هاي اقتصادي و سياسي و اجتماعي امريکاو انگلستان و نتايج حاصله از آن که بر آمار و اطلاعات دولت هاي مربوط استوار است اين شکاف بزرگ بين عدالت اجتماعي نظري و عملي را در چند قرن اخير ثابت مي کند.


صفحه 30.