دو شيوه متضاد











دو شيوه متضاد



در تاريخ طبري آمده: عثمان مي گفت: عمر به خانواده و نزديکانش بخاطر رضاي خدا مالي نمي داد، و من بخاطر رضاي خدا بر آنان مي بخشم.[1] .

مؤلّف:

اين گفتار عمثان مغالطه است؛ زيرا بخل ورزيدن و نبخشيدن به نزديکان از اموالي که خدا به انسان عطا نموده، هيچ گونه قربتي نداشته بلکه موجب بعد از پروردگار خواهد بود؛ زيرا خداي تعالي فرموده: وآتي المال علي حبه ذوي القربي واليتامي والمساکين؛[2] و دارايي خود را در راه دوستي به خدا به خويشاوندان و يتيمان و فقيران صرف کند.

همچنين بخشيدن به آنان از مال ديگران و حقوق مسلمانان نيز به نتيجه اي جز دوري از پروردگار نخواهد داشت، آن گونه که عثمان عمل مي کرد.

چنانچه ابن قتيبه در معارف آورده: عثمان عموي خود، حکم بن عاص را که رسول خدا صلي الله عليه و آله او را از مدينه تبعيد نموده و ابوبکر و عمر هم او را پناه نداده بودند، پناه داده و صد هزار درهم از بيت المال نيز به او بخشيد. و رسول خدا مهزور (محل بازار مدينه) را به مسلمانان بخشيد و عثمان آن را به پسر عموي خود حارث بن حکم هبه کرد. و فدک را- که رسول خدا صلي الله عليه و آله آن را به دخترش فاطمه زهرا- سلام الله عليها- بخشيده بود- به پسر عمويش مروان هديه نمود. و افريقيه را فتح کرده، خمس آن را گرفته يکجا به مروان تقديم داشت.[3] .









  1. شرح نهج البلاغه، ابن ابي الحديد، ج 1، ص 109.
  2. سوره بقره، آيه 177.
  3. معارف، ص 84، شرح نهج البلاغه، ابن ابي الحديد، ج 1، ص 66.