چاره انديشي











چاره انديشي



ابن قتيبه در عيون آورده: مردي در نماز جماعت عمر، محدث شد، همين که عمر از نماز فارغ گرديد، آن شخص را قسم داد که برخيزد و وضو بگيرد و نمازش را دوباره بخواند، ولي هيچ کس برنخاست. جرير بن عبدالله به عمر گفت: ما همگي و خودت بر مي خيزيم و وضو مي گيريم و نمازمان را اعاده مي کنيم و در نتيجه نماز ما مستحب و آن کسي که حدث از او سر زده واجب خواهد شد. عمر به جرير گفت: خدا رحمتت کند که در جاهليت شريف بودي و پس از اسلام فقيه شدي.[1] .

مؤلّف:

هم گفتار عمر و هم چاره انديشي جرير در رکاکت برابرند، و صحيح اين بود که عمر چنانچه احتمال مي داد که آن مرد حکم باطل بودن نمازش را نمي داند بطور عموم بگويد: کسي که در مسجد مبطلي از او سرزده بايد پس از بازگشت به خانه وضو و نمازش را اعاده کند.









  1. عيون، ج 3، ص 335.