عمر و مسائل حقوقي
فان الحق مقطعه ثلاث و پيوسته از علم زهير نسبت به مسائل قضايي و تفصيلي که بيان داشته اظهار تعجب مي نمود و مي گفت: حق از اين سه بيرون نيست: سوگند، حکم قرار دادن کاهن، گواه.[1] . مؤلّف: تعجب عمر از علم زهير ناشي از عدم اطلاع اوست از مسائل قضايي، چرا که نفار از قوانين جاهليت است اسلام تنها به وسيله گواه و سوگند، حکم مي کند.
در عيون ابن قتيبه آمده: عمر اشعار زهير بن ابي سلمي را مي خواند تا اين که به اين بيتش رسيد:
يمين او نفار او جلاء