عمر و تقاضاي اعرابي











عمر و تقاضاي اعرابي



در نهايه ابن اثير آمده: مرد عربي به عمر گفت: شترم از حرکت باز ايستاده بارم را حمل کن، عمر به او گفت: بخدا سوگند دروغ مي گويي، و تقاضاي او را اجابت نکرد، پس اعرابي گفت:


اقسم بالله ابوحفص عمر
ما مسها من نقب ولادبر


فاغفر له اللهم
ان کان قد فجر


سوگند ياد کرد ابوحفص، عمر که آسيبي به شترم نرسيده، خدايا بيامرز او را که به دروغ، قسم خورده است.[1] .

و از اين شعر اعرابي بر مي آيد که عمر به دروغ سوگند ياد کرده بود.









  1. نهايه، ابن اثير، ج 5، ص 101، ماده نقب.