كتك زدن به جاي تسليت گفتن











کتک زدن به جاي تسليت گفتن



ابن ابي الحديد آورده: عمر شنيد در ميان خانه اي نوحه سرايي و مرثيه خواني هست، پس در حالي که تازيانه در دست داشت وارد خانه گرديد، ديد زناني به سوک نشسته و در مصيبت فقدان تازه گذشته خود گريه و زاري مي کنند، عمر شروع به زدن آنان کرد تا اين که به زن نوحه خوان رسيد پس چنان با تازيانه بر سر و صورتش نواخت که خمارش (روسري اش) از سرش بيفتاد، آنگاه به غلام خود گفت: بزن اين نائحه را که او احترامي ندارد و پس از آن به زنان مصيبت زده گفت: اين زن به خاطر مصيبت شما نمي گريد، بلکه مي خواهد پولتان را بگيرد، او مرده ها و زنده هاي شما را آزار مي دهد او شما را از صبر و شکيبايي باز مي دارد، و خدا به آن دستور داده، او شما را به جزع و بي تابي وا مي دارد، و خدا از آن نهي نموده است.

مؤ لّف:

وارد شدن در خانه ديگران بدون اجازه بر خلاف حکم قرآن و همچنين ضرب و شتم انسانهايي بي گناه، و نظر کردن به زناني نامحرم، و ستم نمودن بر بانواني داغديده همه نزد خدا گناهاني بزرگ و نزد مردم، اعمالي بس زشتند، و کسب زن نوحه گر در صورتي که به باطل نوحه نکند حلال و مباح مي باشد.

و اين که عمر گفته: زن نائحه، مردگان شما را آزار مي دهد، افترايي است بر خدا؛ زيرا خداوند مي فرمايد: ولا تزر وازره وزر اخري، بلکه آن احترامي است براي بازماندگان، و تجليلي است از مردگان. و چگونه گريه کردن بر اموات مذموم باشد حال آن که رسول خدا بنابر آنچه که در روايات آمده آن هنگام که صداي گريه اي از خانه عمويش حمزه که در جنگ احد به شهادت رسيده بود نشنيد، فرمود: لکن حمزه لابوا کي له؛ اما حمزه گريه کننده ندارد. و به همين جهت زنان انصار نخست بر حضرت حمزه سوگواري و مرثيه خواني مي کردند و سپس بر شهيدان خود، و اين سنتي شد در مدينه.

و نيز رسول خدا صلي الله عليه و آله در مصيبت وفات فرزندش ابراهيم گريه کرد و فرمود: تدمع العين و لا نقول ما يسخط الرب؛ ديدگان اشک مي ريزند ولي سخني که خشم خدا را موجب گردد نمي گوييم.

و رسول خدا صلي الله عليه و آله پيش از آن نيز يک بار وي را از اين کار بازداشته بود ولي او اعتنايي نکرده و باز هم مرتکب شده بود. چنانچه در عقد الفريد آمده: رسول خدا صلي الله عليه و آله بر گروهي از زنان که در مصيبت فقدان عزيزشان گريه مي کردند مي گذشت، در اين موقع زنان را از اين عمل منع نمود، رسول خدا به عمر فرمود: آنان را به حال خود بگذار، چرا که مصيبت ديده اند، اشکشان جاري و داغشان تازه است.[1] .

شيخ کليني (ره) در کافي از امام صادق عليه السلام نقل کرده که فرمود: مردي نزد پيامبر خدا صلي الله عليه و آله آمده عرضه داشت: من تاکنون هيچگاه کودکي را به نوازش نبوسيده ام. و چون پشت کرد، رسول خدا فرمود: به اعتقاد من اين مرد اهل آتش است.[2] .









  1. عقد الفريد، ج 2، ص 5، البکاء علي الميت.
  2. فروع کافي، ج 6، ص 50، ح 7.