پروردگار من و شما خداست











پروردگار من و شما خداست



حضرت امير عليه السلام در خانه ام عمرو از طائفه عنزه (يکي از همسران آن حضرت) تشريف داشت، قنبر به نزد آن حضرت آمد و گفت: ده نفر بر در خانه آمده و شما را به خدايي مي خوانند.

اميرالمومنين به قنبر فرمود: آنان را بياور، پس بر آن حضرت وارد شدند.

علي عليه السلام چه مي گوييد؟

غلات: تو پروردگار و آفريدگار و روزي رسان ما هستي؟

علي عليه السلام: واي بر شما! چنين نگوييد من هم مانند شما مخلوق خدايم. ولي آنان نپذيرفتند.

علي عليه السلام واي بر شما! پروردگار من و شما خداست، توبه کنيد و از اين عقيده برگرديد.

غلات: تو پروردگار و روزي دهنده و خالق ما هستي.

علي عليه السلام به قنبر فرمود: برو چند کارگر بياور، قنبر ده کارگر با ابزار حفاري حاضر کرد، علي عليه السلام به کارگران دستور داد گودالي در زمين حفر کنند و آنگاه در ميان گودال، هيزم افکنده آتشي بزرگ افروختند و در اين موقع که آتش زبانه مي کشيد به آنان فرمود: واي بر شما! توبه کنيد و از عقيده خود دست برداريد.

گفتند: هرگز.

پس علي عليه السلام همه آنان را به تدريج در ميان آتش انداخت و آنگاه فرمود: هر زمان که چنين امر منکري ببينم، آتشم را مي افروزم و قنبر را مي خوانم.[1] .









  1. شرح نهج البلاغه، ابن ابي الحديد، ج 1، ص 425. رجال کشي، ص 61، در عنوان قنبر.