كيفر غلات











کيفر غلات



هفتاد نفر از اهل زط (نژادي از اهل سودان و هند) پس از جنگ صفين نزد اميرالمومنين عليه السلام آمده و پس از سلام، سخناني به زبان خودشان به آن حضرت گفته و آن حضرت نيز به همان لغت به آنان پاسخ داد. و در ضمن گفتارشان به آن حضرت نسبت خدايي دادند.

اميرالمومنين عليه السلام به آنان فرمود: من خدا نيستم بلکه بنده اي از بندگان خدا هستم ولي آنان نپذيرفته، همچنان بر مطلب خويش اصرار مي ورزيدند، تا اين که حضرت امير به آنان فرمود: اگر از اين عقيده تان دست بر نداريد و به درگاه خدا توبه نکنيد، شما را خواهم کشت، ولي آن همه موعظه و اندرز در آنان اثر ننموده و توبه نکردند.

پس آن حضرت دستور داد، گودالهايي حفر نموده و بين گودالها روزنه قرار دادند، و آنان را ميان گودالها انداخت، و سر آنها را پوشاند و ميان يکي از گودالها که کسي در آن نبود آتشي افروخت و با دود همه را هلاک کرد.[1] .









  1. فروع کافي، ج 7، ص 259، حديث 23.