مقدمه مولف











مقدمه مولف



سپاس خدايي را سزد که به عدل و راستي داوري مي کند و آنان را که مشرکين سوي خدا مي پرستند به چيزي حکم نمي کنند و خدا شنوا و بيناست[1] و درود بر روان پاک پيامبرش محمد بن عبدالله صلي الله عليه و آله که او را به منظور اجراي فرامين حقه و قوانين عادلانه اش برگزيد، و بر عترت طاهرينش که پايندگان به عدل هستند و به احکام و مقرراتش حکم مي نمايند، بويژه پسر عمش اميرالمومنين عليه السلام که مي فرمود: اگر بر بساط قضاوت تکيه زنم حکم مي کنم بين پيروان تورات به توراتشان و پيروان انجيل به انجيلشان و پيروان قرآن به قرآنشان، بطوري که هر کدام به نطق آمده بگويند: علي به عين آنچه که در ما هست داوري نموده است[2] و دشمن بسان دوست اعتراف کرده که قضاوت علي عليه السلام از همه امت صحيح تر بوده است و بارها که قضاياي مشکلي براي خليفه دوم عمر پيش مي آمد مي گفت: اگر علي نبود عمر هلاک مي شد، و بجز علي عليه السلام کسي غصه و اندوهش را بر طرف ننموده است.

و شيخ کليني- رحمة الله- در کافي، و صدوق- رحمة الله- درفقيه و مفيد رحمة الله در ارشاد، طوسي رحمة الله در در تهذيب، و سيد رضي رحمة الله در خصائص الائمه، و سروي رحمة الله در مناقب پاره اي از قضاوتهاي آن حضرت عليه السلام را نقل کرده اند.

و جمعي از علماي متقدم کتابهايي مستقل در اين زمينه تاليف نموده اند اگر چه بجز کتاب ابراهيم بن هاشم قمي که بنا به نقل بعض از مطلعين موجود است، بقيه به ما نرسيده. ولي در کتاب فهرست شيخ طوسي و نجاشي مذکور مي باشند، مانند کتاب اسماعيل بن خالد، و عبدالله بن احمد و محمد بن قيس بجلي، و عبيدالله بن ابي رافع يا پدر او و...

ولي نديده ام کسي از علماي متاخر کتابي جداگانه در اين باره تاليف نموده باشد، و تنها به مقدار يک باب در ضمن کتاب خود اکتفا کرده اند، مانند مرحوم مجلسي در بحار و شيخ حر عاملي در وسائل الشيعه.

چون موضوع مهم بود مايل شدم از قدما پيروي کنم و در اين موضوع کتابي مستقل بنگارم، و بنا به نقل سروي، اهل تسنن در اين خصوص کتابهايي تاليف نموده اند، مانند موفق مکي، و بديهي است که ما به آن سزاوارتريم. و شيخ مفيد در نموده اند، به ترتيب: قضاوتهاي آن حضرت در زمان حيات رسول خدا صلي الله عليه و آله، و در زمان خلافت هر يک از خلفاي سه گانه، و در زمان خلافت خود آن بزرگوار، ولي من آنها را تحت عنوانهاي ديگري مرتب نمودم.









  1. سوره مؤمن، آيه 21.
  2. ارشاد، مفيد، ص 15.