علاج











علاج



پسري بدون اجازه پدر وليده (کنيزي که از مولايش فرزند دارد) پدر را به مردي فروخت، کنيز از مشتري پسر زاييد. در اين هنگام مولاي اول با مشتري به مخاصمت برخاست و گفت: اين کنيز وليده من است و پسرم بدون اجازه ام آن را به تو فروخته است، مشتري انکار مي کرد، خصومت به نزد حضرت امير عليه السلام بردند.

اميرالمومنين عليه السلام به مولاي اول فرمود: کنيز و پسرت را از مشتري بگير. مشتري حضرت را سوگند داد تا برايش چاره اي کند علي عليه السلام به او فرمود: جوان فروشنده (پسر مولاي اول) را نزد خودت نگهدار تا پدرش معامله را امضا نمايد؛ مشتري جوان را نگهداشت.

مولاي اول به مشتري گفت: فرزندم را رها کن.

مشتري گفت: به خدا سوگند او را به تو نمي دهم مگر اين که پسرم را به من رد نمايي.

مولاي اول چون اين بديد تنها معامله پسر مشتري را اجازه داد بدون مادر.[1] .









  1. من لا يحضر، کتاب القضايا و الاحکام، باب 69، حديث 56.