سوگند دادن لال
مرد گنگ سر به سوي آسمان بلند کرده و فهماند که آن قرآن است. سپس امام عليه السلام فرمود: ولي او را حاضر کنيد! برادرش را آوردند، امام آن مرد را در کنار برادر گنگ خود نشانيد و پس از آن فرمود: اي قنبر! برايم قلم و کاغذ بياور، قنبر قلم و کاغذ آورد. پس به برادر گنگ فرمود: به برادرت بگو که قاضي بين تو خصمت علي عليه السلام است، مرد موضوع را به برادر خود فهماند، در اين موقع آن حضرت عليه السلام دعايي مشتمل بر برائت ذمه گنگ نوشت و آن را با آب شست و به وي فرمود: آب را بياشامد، ولي مرد گنگ از نوشيدن آب امتناع ورزيد، پس امام عليه السلام او را به پرداخت دين ملزم گرداند.[1] .
از اميرالمومنين عليه السلام از کيفيت سوگند دادن شخص گنگ پرسش نمودند؛ آن حضرت عليه السلام فرمود: سپاس خداي را که مرا از دنيا نبرد تا اين که تمام نيازهاي مردم را برايشان برطرف سازم. آنگاه فرمود: برايم قرآني بياوريد! چون آوردند به مرد گنگ رو کرده و فرمود: اين چيست؟