كيميا











کيميا



از حضرت امير عليه السلام از وجود کيميا پرسيدند؛ آن حضرت فرمود: کيميا بوده و هست و خواهد بود.

پرسيدند؛ صنعت آن چگونه است؟

فرمود: از جيوه روان، و سرب و زاج و آهن زنگ زده و زنگار مس سبز... بعضي گفتند: فهم ما به اين نمي رسد. فرمود: بعض اجزايش را زمين و آب قرار دهيد...

عرضه داشتند: براي ما بيشتر توضيح دهيد. فرمود: همين مقدار بس است؛ زيرا حکماي پيشين بيش از اين نگفته اند تا مردم آن را بازيچه نگيرند.[1] .

کليني (ره) در کافي[2] از ابوحمزه ثمالي نقل کرده که مي گويد: به همراه امام صادق عليه السلام از بازار مسگران مي گذشتيم. من خدمت آن حضرت عليه السلام عرضه داشتم فدايت شوم! اصل اين مس چيست؟ فرمود: نقره است که زمين آن را تباه نموده به صورت مس در آمده است، و اگر کسي بتواند فساد آن را بگيرد از آن بهره مند مي گردد.

و از ابن خلکان نقل شده: جابربن حيان کتاب بزرگي در حدود هزار صفحه در صنعت کيميا نگاشته که مشتمل بر پانصد رساله از امام صادق عليه السلام در اين زمينه مي باشد. و نيز جرجي زيدان مي گويد: که جابر بن حيان از شاگردان امام صادق نخستين کسي بوده که اساس شيمي جديد را بنا نهاده است.









  1. مناقب، سروي، ج 1، ص 274. گرچه اعتبار اين روايت از حيث سند معلوم نيست، اما وجود کيميا را هم نمي توان وهمي و خيالي دانست، و ندانستن دليل بر نبودن نيست، و جابر بن حيان شاگرد امام صادق (ع) شيميدان معروف در کتابي به نام الرحمة که در صنعت کيميا نگاشته فصلي در چگونگي تبديل فلزها به طلا آورده است. و همچنين محمد بن زکرياي رازي طبيب و کيمياگر معروف ايراني در اين باره مطالعات و تجربيات وسيعي داشته است (مترجم).
  2. فروع کافي، ج 5، ص 307، حديث 15.