عجيب تر از همه











عجيب تر از همه



هنگامي که عقبه بن ابي عقبه از دنيا رفت، حضرت امير عليه السلام با گروهي از ياران خود که عمر نيز در آن جمع بود بر جنازه عقبه حاضر شدند، از آن ميان علي عليه السلام به مردي که در آنجا حاضر بود فرمود: با مردن عقبه زنت بر تو حرام گرديد. عمر گفت: يا علي! تمام قضاياي تو عجيب است ولي اين از همه عجيب تر، انساني مي ميرد و همسر شخص ديگري بر شوهرش حرام مي شود؟!

حضرت فرمود: بله، اين مرد غلام عقبه است و زن او آزاد است و آن زن امروز از عقبه ارث مي برد و در نتيجه قسمتي از شوهر خود را مالک مي شود، و زن بر غلام خود حرام مي باشد تا اين که او را آزاد نموده و مرد او را عقد نمايد.

در اين موقع عمر به آن حضرت عليه السلام عرضه داشت: براي مثل چنين قضايايي که در آنها اختلاف مي کنيم بايد از شما بپرسيم.[1] .

مؤلّف:

نظير اين قضيه روايتي است که صدوق (ره) در مقنع آورده: که علي بن عقبه از امام صادق عليه السلام پرسيد از غلامي که چهار نفر آزاد را يکي پس از ديگري کشته امام عليه السلام فرمود: او به اولياي مقتول چهارم اختصاص دارد، مي خواهند او را مي کشند و يا به بردگي مي گيرند؛ زيرا هنگامي که نفر اول را به قتل رسانده اولياي او وي را مستحق شده اند و چون نفر دوم را کشته اولياي دوم او را از اولياي اول مستحق گرديده اند و چون نفر سوم را کشته اولياي او وي را از اولياي دوم مستحق گرديده اند و چون نفر چهارم را کشته به اولياي چهارم تعلق يافته است که اگر بخواهند او را مي کشند و يا استرقاق مي کنند.[2] .









  1. مناقب، سروي، قضاياه (ع) في عهد الثاني.
  2. وسائل ج 19، ص 277.