معناي روح











معناي روح



قيصر نامه اي به عمر نوشت، در نامه اش سوالاتي ديني و علمي وجود داشت عمر پاسخهايش را ندانسته از اميرالمومنين عليه السلام کمک خواست، آن حضرت عليه السلام به سوالات قيصر پاسخ داده، نامه از طرف عمر براي قيصر فرستاده شد، قيصر پاسخ نامه اش را دريافت نموده از مطالعه آن دريافت که پاسخ دهنده علي عليه السلام بوده از اين رو نامه اي به اين مضمون به آن حضرت عليه السلام نوشت: بر پاسخهاي تو آگهي يافتم و دانستم که تو از خاندان رسالت هستي و به علم و شجاعت آراسته، اکنون مي خواهم معناي روح را که خداوند در قرآن مجيد فرموده:

و يسئلونک عن الروح قل الروح من امر ربي[1] برايم توضيح دهي.

اميرالمومنين عليه السلام در پاسخش نوشت: اما بعد؛ روح نکته اي است لطيف، و نوري است شريف که از آفريده هاي حيرت آور و اسرارآميز پروردگارش مي باشد، خداوند روح را از گنجينه هاي ارزشمند خود خارج ساخته و آن را در نهاد انسان قرار داده است، روح وسيله ارتباط توست با خدايت، و سپرده اي است از سوي خداوند در نزد تو، و هرگاه پيمانه ات پر شود روح را از تو باز خواهد ستاند.[2] .









  1. سوره اسري، آيه 85.
  2. تذکره، سبط بن جوزي، ص 147.