مرد ناخوانده











مرد ناخوانده



حضرت امير عليه السلام چند نفر را به جرم دزدي زنداني کرد. مردي نزد آن حضرت آمده گفت: يا اميرالمومنين! من هم با ايشان دزدي کرده ولي توبه نموده ام.حضرت علي عليه السلام دستور داد بر او حد جاري کنند و اين شعر را به عنوان مثل برايش خواند:


ويدخل راسه لم يدعه احد
بين القرينين حتي لزه القرن


نخوانده سر را در بين دو شتري که با ريسمان به هم بسته بودند داخل کرد و بناچار در ريسمان گرفتار شد و شتران او را مي کشيدند[1] (کنايه از کسي که بدون جهت خود را گرفتار مي کند).[2] .









  1. کنايات، جرجاني، ص 100، الباب الثاني، والعشرون.
  2. در صورت صحت خبر، حمل مي شود به موردي که ادعاي توبه دزد ثابت نباشد، به قرينه اي که اگر توبه نموده بود مال را به صاحبش بر مي گرداند، ولي اگر توبه او ثابت شود مستحق حدي نيست، چنانچه از امام صادق عليه السلام نقل شده که فرمود: سارق هرگاه خودش با حالت توبه بيايد مال مسروقه به صاحبش رد شده و دست او قطع نمي گردد. (مولف).