علم فقه قوانين حقوقي اسلام












علم فقه قوانين حقوقي اسلام



يکي ديگر از علوم اسلامي علم فقه و احکام ديني است که ريشه و اساس آن، علي (ع) مي باشد؛ به طوري که بايد گفت هر فقيهي که در اسلام پيدا شده، ريزه خوار خوان نعمت علي (ع) است، و از فقه و دانش او استفاده کرده است.

به اين بيان که شاگردان ابو حنيفه، (فقيه بزرگ اهل تسنن) مثل ابو يوسف و محمد بن حسن شيباني و غير اينان فقه و احکام ديني را از ابو حنيفه گرفته اند. شافعي (پيشواي مذهب شافعي) نيز نزد محمد بن حسن درس خوانده، و از اين رو او نيز با يک واسطه شاگرد ابو حنيفه است.

احمد بن حنبل (رئيس مذهب حنبلي) هم شاگرد شافعي بوده و او هم با دو واسطه شاگرد ابو حنيفه است، و خود ابو حنيفه نيز شاگرد جعفر بن محمد (ششمين پيشواي شيعيان) بوده، و جعفر بن محمد هم شاگرد پدرش امام محمد باقر و با دو واسطه شاگرد جدش علي (ع) مي باشد.

مالک بن انس (سر سلسله ي فرقه ي مالکي) نيز شاگرد «ربيعة الرأي» و او هم شاگرد

[صفحه 8]

«عکرمه» و عکرمه نيز شاگرد عبدالله بن عباس است. ابن عباس هم از شاگردان علي (ع) بوده است. اگر فقه شافعي را هم به علت قرائت وي بر مالک از اين راه به حضرت بر گرداني بجاست.

اين چهار تن که نام برديم (ابو حنيفه، شافعي، احمد حنبل و مالک بن انس) وگفتيم که علوم خود را از علي (ع) گرفته و شاگردان او بوده اند، فقهاي چهارگانه مذاهب اهل سنت مي باشند؛ اما فقه شيعه و بازگشت و ارتباط آن به شخص اميرالمؤمنين (ع) بسيار روشن است و محتاج به توضيح بيشتر نيست.

از اين گذشته فقهاي صحابه يعني عمر بن الخطاب و عبدالله بن عباس، فقه و احکام ديني را از علي (ع) گرفته اند. وضع عبدالله بن عباس (که شاگرد علي (ع) بوده) روشن است. راجع به عمر همه مي دانند که در بسياري از مسائل که در زمان خلافتش در حل آن فرو مي ماند، به علي (ع) يا ساير صحابه مراجعه مي کرد، و مکرر با صراحت گفت: «لولا علي لهلک عمر؛[1] يعني: اگر علي نمي بود که مسائل مشکل اسلامي را حل کند عمر به هلاکت مي رسيد». و هم گفت: «لا بقيت لمعضلة ليس لها ابو الحسن؛ يعني: خدا نکند من در مسأله ي مشکلي فرومانم و علي (ع) نباشد که آن را حل کند». و نيز عمر صحابه را مخاطب ساخت و گفت: «لا يفتين احدکم في المسجد وعلي حاضر؛ يعني: وقتي علي (ع) در مسجد است، کسي حق ندارد فتوا بدهد».

از اين راه نيز بازگشت فقه و احکام اسلامي به آن حضرت بخوبي روشن مي شود. علاوه بر اين شيعه و سني روايت کرده اند که پيغمبر (ص) به اصحاب خود فرمود: «اقضاکم علي؛ يعني در امر قضاوت و داوري، علي (ع) مقدم بر همه ي شماست». پايه ي قضاوت همان فقه است؛ و از اين رو علي (ع) سر آمد فقهاي صحابه ي پيامبر اسلام

[صفحه 9]

مي باشد.

و نيز کليه ي فرقه هاي اسلامي نقل کرده اند که وقتي پيامبر (ص) علي (ع) را براي قضاوت به «يمن» فرستاد، فرمود «اللهم اهد قلبه و ثبت لسانه؛ يعني: خداوندا دل او را بحق و حقيقت رهبري کن. و زبانش را به گفتن حق ثابت بدار». و خود علي (ع)گفت: بعد از آن روز، هيچ گاه در امر قضاوت و داوري ميان دو نفر، دچار شک و ترديد نگشتم....


صفحه 8، 9.








  1. بايد دانست که خلفاي سه گانه: ابو بکر و عمر و عثمان در زمان خلافت خود هيچ گاه سپاه اسلام را تحت فرماندهي علي (ع) نگذاشتند که از مدينه خارج شود و به جنگ و جهاد با کفار برود. از اقامه نماز جماعت و صعود بر منبر و ايراد خطابه هم مانع مي شدند تا مبادا مردم به طرف وي جلب شوند و زمام امور از کف آنها خارج شود، ولي پرسش مسائل ديني و مشکلات علمي از آن حضرت خطري براي حکومت نداشت. از اين رو به همين مقدار در بزرگداشت پيشواي لايق انسانها اکتفا نمودند، و بيش از آن را به صلاح خود و خلافتي را که با صحنه سازي ها قبضه کرده بودند، نمي دانستند.