نيروي بدني آن حضرت












نيروي بدني آن حضرت



قوت بدني و نيروي جسمي علي (ع) نيز ضرب المثل است. ابن قتيبه (دانشمند معروف اهل تسنن) در کتاب «المعارف» مي نويسد: هيچ کس با وي دست و پنجه نرم نکرد، جز اينکه علي (ع) او را به زمين زد.

[صفحه 12]

علي (ع) بود که دروازه ي بزرگ و سنگين «قلعه ي خيبر» را از جا کند و به دور انداخت، سپس جماعتي جمع شدند آن را جابه جا کنند، ولي قدرت نيافتند[1] . وهم او بود که بت بسيار عظيم «هبل» را از بالاي خانه خدا (کعبه) برداشت و به زمين افکند. و هم او بود که در زمان خلافتش صخره بسيار بزرگي را که تمام لشکرش از کندن آن درماندند به تنهايي از جا کند و کناري گذاشت، تا از زير آن آب جوشيد[2] .


صفحه 12.








  1. ابن ابي الحديد در قصيده ي (عينيه) خود که يکي از هفت قصيده او در ستايش مولاي متقيان است از جمله مي گويد:


    يا قالع الباب الذي عن هزه
    عجزت اکف اربعون واربع


    يعني: اي قهرماني که دري را از قلعه خيبر کندي، که از جابه جا کردن آن دستهاي چهل و چهار نفر عاجز بود

  2. اين واقعه در راه صفين که حضرت به جنگ معاويه مي رفت روي داد. در ميان راه سپاه حضرت دچار تشنگي شدند. اميرالمؤمنين (ع) در نزديک دير راهبي واقع در ساحل فرات کنار شهر تاريخي «رقّه» در مرز سوريه دستور داد محلي را حفر کنند و فرمود چاه پر آبي در آنجا وجود دارد. موقع حفر چاه سربازان به صخره عظيمي بر خوردند که در دهنه چاه قرار داشت. تمام سپاه به نوبت هر چه سعي کردند نتوانستند صخره عظيم را از دهنه ي چاه در آورند، ولي در آخر خود اميرالمؤمنين (ع) با يک فشار صخره عظيم را به آساني از در چاه کند و کنار گذاشت، و به دنبال آن آب با فشار هر چه تمامتر جوشيد. خواجه نصير الدين طوسي فيلسوف معروف در کتاب «تجريد الاعتقاد» موضوع کندن اين سنگ را يکي از ادله نقلي بر لياقت آن حضرت براي رهبري اسلام بعد از پيامبر (ص) دانسته و علامه ي حلي در «شرح تجريد» آن را به تفصيل نقل کرده است. آري رهبر اسلام بايد از هر جهت و از جمله نيروي بدني و قدرت جسمي سر آمد مسلمانان بوده و هنگامي که همه به عجز مي آيند، او توانا و نيرومند باشد.