ميانه روي در زندگي















ميانه روي در زندگي



سپس مي فرمايد: اليمين و الشمال مضله و الطريق الوسطي هي الجاده راه چپ و راست گمراهي است و راه وسط و ميانه، جاده است. آن گاه حضرت راه وسط را نشان مي دهند: عليها باقي الکتاب و آثار النبوه يعني قرآن و آثار نبوت راه وسط بوده و غير از اينها گمراهي است يا چپ است و يا راست. و روش زندگي پيامبر از راه مستقيم استوار بيرون مي آيد. و منها منفذ السنه و اليها مصير العاقبه عاقبت نيک انسان به سوي اين جاده است.

هلک من الدعي و خاب من افتري هر کس که ادعاي بيجا بکند هلاک مي گردد و هر کس که بهتان ببندد نا اميد مي شود. و بهتانش فاش و خودش رسوا مي گردد. من ابدي صفحته للحق هلک، کسي که در مقابل حق جبهه گيري کند هلاک مي گردد حق

[صفحه 12]

را بپذيريد و در مقابل آن نايستيد. کفي بالمرء جهلا ان لا يعرف قدره همين ناداني براي انسان کافي است که قدر خود را نشناسد. حضرت امير قدر و ارزش انسان را بهشت مي داند لذا درجاي ديگر مي فرمايد: لي لانفسکم ثمن الاالجنه، فلاتبيعوها الابها[1] .

اي انسان اگر بخواهي تو را قيمت کنم قيمت تو بهشت است.

بهشت نيکبختي ابدي است. آخرين پله ي تکامل است. بالاترين مرتبه ي انسانيت است اگر توانستي به بهشت برسي خودت را به قيمت واقعي فروخته اي لذا در آخر جمله مي فرمايد خودت را جز به بهشت مفروش که اگر فروختي مغبون شده اي. عمر سعد خودش را به حکومت ري مي فروشد. عمروعاص خودش را به حکومت مصر مي فروشد. يک نفر هزار تومان مي گيرد و شهادت دروغ مي دهد يعني خودش را به هزار تومان فروخته است. اميرالمومنين مي فرمايد قيمت تو بهشتي است که وسعت آن پهنه ي آسمانها و زمين است[2] يعني حيف است که به کمتر از آن بفروشي. قيمت تو سعادت جاوداني است.


صفحه 12.








  1. نهج البلاغه، حکمت 456. (در شرح عبده، ج 2، ص 251. در شرح صبحي صالح، ص 556 و در ترجمه و شرح فيض الاسلام، ص 1285).
  2. سوره ي آل عمران، آيه ي 133 و همچنين سوره ي حديد، آيه ي 21.