خودکفايي امام
چه کسي از من اين شمشير را مي خرد؟ و توضيح داد که: اگر بهاي إزاري[1] داشتم آن را نمي فروختم. مردي پيش او برخاست و گفت: من بهاي إزاري را به تو قرض مي دهم. و در نقل ديگري، هارون بن عنتره مي گويد: پدرم مي گفت: در قصر خورنق بر محضر علي بن ابيطالب عليه السلام داخل شدم، ديدم جامه کهنه اي در بدن دارد و از سرما مي لرزد، گفتم: يا اميرالمؤمنين خداوند براي شما و اهل بيت شما در بيت المال حقّي قرار داده و شما با نفس خود اين چنين رفتار مي کنيد؟!. حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام در پاسخ من فرمود: وَاللَّهِ ما اَرْزَؤُکُمْ مِنْ اَمْوالِکُمْ شَيْئاً وَ اِنَّ هذا لَقَطيفَتي الَّتي خَرَجْتُ بِها مِنْ مَنْزِلي مِنَ الْمَدينَةِ ما عِنْدي غَيْرُها. «به خدا قسم من از اموال شما چيزي ناقص نمي کنم، اين قطيفه «حوله» نيز همانست که با خود از مدينه آورده ام و در نزد من غير آن چيزي نيست»[2] .
عبدالرّزاق از ثوري، و او از ابوحيّان تيمي نقل مي کند که علي بن ابيطالب عليه السلام را بر منبر ديدم که مي فرمود: