ضرورة حفظ الاموال











ضرورة حفظ الاموال



وَيَشْتَرِطُ عَلَي الَّذِي يَجْعَلُهُ إِلَيْهِ أَنْ يَتْرُکَ الْمَالَ عَلَي أُصُولِهِ، وَيُنْفِقَ مِنْ ثَمَرِهِ حَيْثُ أُمِرَ بِهِ وَهُدِيَ لَهُ، وَأَلَّا يَبِيعَ مِنْ أَوْلَادِ نَخِيلَ هذِهِ الْقُرَي وَدِيَّةً حَتَّي تُشْکِلَ أَرْضُهَا غِرَاساً.

وَمَنْ کَانَ مِنْ إِمَائِي - اللَّاتِي أَطُوفُ عَلَيْهِنَّ - لَهَا وَلَدٌ، أَوْ هِيَ حَامِلٌ، فَتُمْسَکُ عَلَي وَلَدِهَا وَهِيَ مِنْ حَظِّهِ، فَإِنْ مَاتَ وَلَدُهَا وَهِيَ حَيَّةٌ فَهِيَ عَتِيقَةٌ، قَدْ أَفْرَجَ عَنْهَا الرِّقُّ، وَحَرَّرَهَا الْعِتْقُ.

قوله عليه السلام في هذه الوصية: «وألا يبيع من نخلها وَدِيةً»، الوَدِيّةُ: الفَسِيلَةُ، وجمعها وَدِيّ.

و قوله عليه السلام: «حتّي تشکل أرضها غراساً» هو من أفصح الکلام، و المراد به أن الأرض يکثر فيها غراس النخل حتي يراها الناظر علي غير تلک الصفة التي عرفها بها فيشکل عليه أمرها و يحسبها غيرها.

ترجمه: ضرورت حفظ اموال

و با کسي که اين اموال در دست اوست شرط مي کنم که اصل مال را حفظ نموده تنها از ميوه و درآمدش بخورند و انفاق کنند، و هرگز نهال هاي درخت خرما را نفروشند، تا همه اين سرزمين يک پارچه زير درختان خرما بگونه اي قرار گيرد که راه يافتن در آن دشوار باشد، و زنان غيرعقدي من که با آنها بودم و صاحب فرزند يا حامله مي باشند، پس از تولّد فرزند، فرزند خود را گيرد که بهره او باشد، و اگر فرزندش بميرد، مادر آزاد است، کنيز بودن از او برداشته، و آزادي خويش را باز يابد.

(«وَدّية» به معنايِ نهال خرما، و جمع آن «وَدِيّ» بر وزن «عليّ» مي باشد، و جمله امام نسبت به درختان «حتّي تشکل ارضها غرساً» از فصيح ترين سخن است، يعني: تا اينکه زمين پُر از درخت شود، بطوري که چيزي جز درختان به چشم نيايند.)