نهي از اسراف در آب آشاميدني
روزي همراه امام علي عليه السلام در کنار شطّ فرات قدم مي زد، تشنه شد، و ظرفي پر از آب کرد و مقداري از آن را خورد و بقيّه را روي زمين ريخت. حضرت اميرالمؤمنين علي عليه السلام به او فرمود: اسراف کردي، آب را روي آب يا در پاي درختي يا گُلي مي ريختي. حسن بصري، از تذکّر بسيار جالب امام علي عليه السلام متأسّفانه ناراحت شد و گفت: تو که اين همه خون مسلمانان را مي ريزي اسراف نمي کني؟ و به من مي گوئي در آب اسراف نکنم؟ (اين گفت و شنود پس از جنگ صفين بود.) حضرت اميرالمؤمنين علي عليه السلام فرمود: اگر در ريختن خون مسلمانان اسراف مي کنم چرا مانع نشدي و به آنها کمک نکردي؟ حسن بصري گفت: من آماده شدم، لباس رزم پوشيدم، خواستم با شاميان همراه شوم که شنيدم، ندائي از غيب مي گويد: القاتِلُ وَ الْمَقْتُول کِلاهُما فِي النّار (کشنده و کشته شده هردو در آتش جهنم مي روند) خود را کنار کشيدم، پس جنگ صفين يک اشتباه بود. امام علي عليه السلام فرمود: آن برادرت شيطان بود، و درست هم گفت، زيرا تو مي خواستي در لشگر شام بروي و چون شاميان در برابر حق و امام حقّ شورش کرده بودند، اگر کشته مي شدند يا مي کشتند، در هر دو حال اهل جهنّم بودند.[1] .
حسن بصري يکي از منافقان بود و گاهي تظاهر به دوستي هم مي کرد،