تضاد خواست ها











تضاد خواست ها



نخستين دليل فاصله گرفتن مردم از امام علي عليه السلام، تفاوت بنيادين دو گونه نگاه به حکومت بود. به واقع، اين دو نگاه، تضادي اصولي در انگيزه ها و هدف ها داشت.

بخش عظيمي از مردم، در خيزش عليه عثمان، بويژه شماري از نقش آفرينان آن حرکت، مانند طلحه و زبير، در پي باز گرداندن جامعه به سيره و سنّت نبوي نبودند. آنان، براي حاکميت يافتن ارزش هاي اصيل اسلامي، شمشير نمي زدند. انحصارطلبي هاي حزبي، تصميم گيري هاي قبيله اي بني اميّه در حکومت- که از مجرايِ حکوميت عثمان شکل مي گرفت- آنان را به ستوه آورده بود. هدف از برچيدن بساط عثمان و بيعت با علي عليه السلام، به واقع، گشودن اين گره و حلّ اين مشکل بود، گرچه در شعار، چيز ديگري مي گفتند.

[صفحه 105]

امّا امام علي عليه السلام، بعد از آن همه اصرار مردمان و انکار و تن زدن هايِ او، زمام خلافت را به دست گرفت، تا مگر حقّي را بازستاند و جامعه را به سيره و سنّت نبوي باز گرداند و ارزش هاي اصيل اسلامي فراموش شده در اجتماع را زنده گرداند و در تمام زمينه هاي اداري، فرهنگي، اقتصادي، اجتماعي و قضايي، اصلاحات را بگستراند. او از جمله در يکي از آغازين خطابه هايِ خود، چشم انداز اين دگرساني را بازگفته بود. به ديگر سخن، مردم را کشش ها و کوشش هاي مادّي و دنيوي برمي انگيخت، و علي عليه السلام را حق مداري، خداجويي و دغدغه ي احياي ارزش هاي ديني. چنين بود که امام فرمود: ليس أمري و أمرکم واحداً. انّي أريدکم للَّه وأنتم تريدونني لأنفسکم...[1] .

خواست من و شما يکي نيست. من شما را براي خدا مي خواهم و شما مرا براي خود مي خواهيد.

در چنين هنگامه اي، وقتي مردماني پافشاري علي عليه السلام را در اهداف خود ديدند، و ناهمسويي آنان با اين اهداف را يافتند، سرِ خويش گرفتند و از جمع علوي بيرون رفتند و از حمايت علي عليه السلام سر باز زدند. چنين بود که هر چه زمان به پيش مي رفت، دغدغه ي ديني و انگيزه هاي الهي و سمت وسوي اسلامي - انساني حکومت علوي، نمودِ بيشتري پيدا مي کرد، و از سوي ديگر، حمايت ها نيز کاهش مي يافت و فاصله ها بيشتر مي شد و همراهي کساني که در پي چيزي جز حق بودند، مي کاست.


صفحه 105.








  1. ر ک: ح 15.