نقش مردم كوفه در حكومت علي











نقش مردم کوفه در حکومت علي



در جغرافيايِ سياسي صدر اسلام، سرزمين عراق، نقش پل ارتباطي بين شرق وغرب اسلامي را بازي مي کرد و از جمله مراکز تأمين نيروي نظامي براي قدرت مرکزي بود و در عراق، کوفه از جايگاهي ويژه ونقشي حسّاس تر برخوردار است. کوفه به سال هفدهم هجري، براي استقرار سپاهيانْ ساخته شد و سامان دهندگان آن، با هدف ايجاد اردوگاهي بزرگ براي سپاهيان، آن را بنياد نهادند. بدين سان، روشن است که کوفه، مرکز نظاميان بود؛ يعني کساني که انديشه اي جز نبرد نداشتند و در نتيجه، در انديشه ي فتح و گشودن مرزها و دست يافتن به غنيمت هاو... بودند.

مردماني که در کوفه گِرد آمده بودند، از مدينه- که بيشترينِ صحابيان، در آن ديار بودند- به دور بودند. رفت و آمد اصحاب نيز بدان جا اندک بود. سياست عمر بر اين بود که صحابيان، از مدينه خارج نگردند.[1] از اين رو، کوفيان به لحاظ آگاهي هاي لازم از شريعت و آموزه هاي ديني، در سطحي پايين قرار داشتند.

[صفحه 103]

عمر، صريحاً از صحابياني که آهنگ ورود به کوفه را داشته اند، خواسته بود که به آنان، حديث ياد ندهند و انس آنان را با قرآن، به هم نزنند.[2] .

انس و آميختگي کوفيان با قرآن، در حدّ قرائت بود ونه فراتر از آن. اين نکته را از کلام خليفه نيز مي توان يافت. چنين شد که کساني در کوفه با عنوان «قرّاء» به هم آمدند که بعدها هسته هاي اصلي خوارج را تشکيل دادند. نکته اي که بسي جاي تأکيد و تأمّل دارد، بافت قبيله اي موجود در کوفه و حاکميت خوي قبيله گرايي و چيرگي فرهنگ و معيارهاي زندگاني قبيله اي بر رفتارها و تعامل آنهاست.

در اين فرهنگ، رئيس قبيله، نقش آفرين حرکت ها و تلاش هاست و ديگر افراد، پيرواني بي اختيار و دنباله رواني بدون موضع.

از اين رو، بايد با تأکيد اين حقيقت را باز گوييم که وقتي گفته مي شود که مردم، علي عليه السلام را تنها گذاشتند، يعني خواص، نخبگان و رؤساي قبايل جامعه ي اسلامي او را واگذاشتند. اين واقعيت تلخ، در مردم عراق و بويژه کوفيان، نُمود روشن تري دارد.

اکنون و پس از بيان آنچه که چونان درآمدي بر اين بحث آمد، به بررسي علل تنها ماندن علي عليه السلام بر اساس سخنان و کلام مولا مي پردازيم.


صفحه 103.








  1. المستدرک علي الصحيحين، ج 1، ص 193 (ح 374).
  2. کنز العمّال، ج 1، ص 292 (ح 29479).