اصلاحات علوي











اصلاحات علوي



با اين نگرش به حکومت و حاکميت، و با اين تفسير از سياست، علي عليه السلام زمام امور را به دست مي گيرد و بر اين اساس، پس از دست يافتن به قدرت سياسي، بي درنگ، اصلاحات حکومتي را با شعار «عدالت اجتماعي و اقتصادي» آغاز مي کند. او هدف از

[صفحه 28]

پذيرش حکومت را «ايجاد اصلاحات و احقاق حقوق پايمال شده» اعلام کرده بود. علي عليه السلام بر اين باور بود که آنچه در روزگار پيش از وي و پس از رسول خدا روي داده است، جامعه را يکسر ديگرگون کرده، ارزش ها ديگرسان شده و آنچه نام «حکومت اسلامي» را يدک مي کشد، با آنچه رسول خدا آن را پي نهاده بود، بس ناهمگون است و فاصله ي زيادي دارد. علي عليه السلام در آغازين بيان رسمي خود در مسند خلافت، تصريح مي کند که آنچه انجام مي شده است، با سيره و سنّت رسول اللَّه، ناسازگار بوده و «وضع موجود»، قابل تحمّل نيست و ارائه ي راهي نو و شيوه اي استوار، ضروري است، و آن، «نه سنّت شيخين» که «سنّت علوي و اصلاحات علوي» است، همگون با «سنّت نبوي و اصلاحات محمّدي». شگفتا که مولا با نگاه سياسي ژرف خود، دريافته است که چنين شيوه و اصلاحي را مردماني که روزگاراني دراز، به ارزش هاي وارونه خو کرده اند، برنخواهند تابيد:

لا تقوم له القلوب ولا تثبت له العقول.

دل ها بر آن، استوار نخواهد گشت و خردها بدان پايدار نخواهد شد.[1] .

امّا او سياستمداري است حق مدار، و افزون بر حق مداري، صداقت در سخن و موضع شفّاف را «سياست» مي داند، نه جز آن. چنين است که در همان سخن نخستين، مبارزه ي بي امان عليه دگرگوني ها، تحريف ها، دگرساني ها، و فراز و فرودهاي نابجا را به صراحتْ اعلام مي کند، بدون اين که از پيامدهاي سياسي و تنش هاي اجتماعي آن، هراسي به دل راه دهد. البته همه ي اينها را با حزم و دورانديشي، سياستگذاري و برنامه ريزي دقيق و استوارْ آغاز کرد.

[صفحه 29]


صفحه 28، 29.








  1. ر: ک ح 7 و 8.