تشكيل نيروهاي ويه











تشکيل نيروهاي ويژه



482. امام صادق عليه السلام: سپاه ويژه، شش هزار نفر از ياران علي عليه السلام بودند.

483. الاختصاص- از نقل از علي بن حکم-: ياران اميرمؤمنان، کساني بودند که به آنان فرمود: «پيمان بنديد! من با شما بر بهشتْ پيمان بندم، نه بر طلا و نقره. پيامبر ما در گذشته به يارانش فرمود: "پيمان بنديد که من با شما جز بر بهشتْ پيمان نبندم" و آنان عبارت بودند از: سلمان فارسي، مقداد، ابوذر غفاري،، عمّار بن ياسر، ابو ساسان، ابو عمرو انصاري، سهل (يا بدري) و عثمان، پسران حنيف انصاري، و جابر بن عبداللَّه انصاري.

و از برگزيدگان اصحاب او بودند: عمرو بن حمق خزاعي عرب و ميثم تمّار (ميثم بن يحيي، برده ي آزاد شده)، رشيد هجري، حبيب بن مظهّر اسدي و محمد بن ابي بکر.

و از دوستان او بودند: عَلَم ازدي، سويد بن غفله ي جعفي، حارث بن عبداللَّه اعور همداني، ابو عبداللَّه جدلي و ابو يحيي حکيم بن سعد حنفي.

[صفحه 583]

و از نيروهاي ويژه اش بودند: ابو رضي عبداللَّه بن يحيي حضرمي، سليم بن قيس هلالي و عبيده ي سلماني مرادي عرب.

و از نزديکانش بودند: تميم بن حذيم ناجي (که در همراهي علي عليه السلام به شهادت رسيد)، قنبر (آزاد شده ي علي بن ابي طالب)، ابو فاخته (آزاده شده ي بني هاشم) و عبيداللَّه بن ابي رافع (که منشي علي عليه السلام بود).

484. رجال الکشي- به نقل از ابو جارود-: به اصبغ بن نباته گفتم: جايگاه اين مرد (علي عليه السلام) در ميان شما چيست؟ گفت: نمي دانم چه مي گويي؛ اما شمشيرهاي ما بر دوشمان بود و هر کس به وي اشاره مي کرد، او را با شمشير مي زديم. علي عليه السلام به ما مي گفت: «پيمان ببنديد! به خدا سوگند که پيمان شما براي طلا و نقره نيست، و پيمان شما جز براي مرگ نيست. به درستي که گروهي از پيشنيان از بني اسرائيل، ميان خودْ پيمان بستند. پس هيچ يک از آنان از دنيا نرفت، مگر آن که پيامبرِ قومش يا روستايش و يا خودش بود، و شما به سان آنان هستيد، جز آن که پيامبر نيستيد».

485. رجال الکشي: از امير مؤمنان گزارش شده است که در روز جمل، به عبداللَّه ابن يحيي حضرمي فرمود: «بشارت باد بر تو اي پسر يحيي! چرا که تو و پدرت حقيقتاً از نيروهاي ويژه هستيد. رسول خدا به من خبر داد که نام تو و پدرت جزو نيروهاي ويژه است. خداوند، شما را بر زبان پيامبرش نيروي ويژه ناميد» و فرمود: «نيروهاي ويژه، شش يا پنج هزار تن اند».

[صفحه 584]


صفحه 583، 584.