آموزش ارتش











آموزش ارتش



466. امام علي عليه السلام- از سفارش او به زياد بن نصر، هنگامي که او را پيشاپيش سپاه به صفّين گسيل داشت-: بدان که پيشروان سپاه، ديده بانان آنهاست و ديده بان ها، پيشروان جاسوسان اند. پس هنگامي که از شهرهايت بيرون شدي و به دشمن نزديک گشتي، از جستجو خسته مشو؛ [چرا که] جاسوسان، همه جا پراکنده اند: در شيار کوه ها، لابه لاي درختان و کمينگاه ها و هر جاي ديگر. [پس جستجو کن] تا دشمن بر شما شبيخون نزند و براي شما کمين نگذاشته باشند. لشکر و قبيله ها را از صبح تا به شب، راه مَبَر، مگر براي آمادگي که اگر حادثه اي رُخ داد يا امر ناگواري به شما رسيد، پيشاپيش، خود را مهيّا کرده باشيد. چون به دشمن رسيديد يا دشمن بر شما فرود آمد، لشکرگاهتان را برفراز

[صفحه 572]

بلندي ها يا دامنه ي کوه ها يا بين رودخانه ها قرار دهيد تا براي شما پناه و براي دشمن، مانعي باشد؛ و نبرد را از يک سو و دو سو قرار دهيد، و ديده بان ها را بر ستيغ کوه ها و فراز پشته ها و کناره ي نهرها بگماريد تا براي شما ديده باني کنند که مبادا دشمن، بر شما از جاي ترس آور يا امني فرود آيد.

هنگامي که فرود آمديد، با هم فرود آييد، و وقتي کوچ کرديد، با هم بکوچيد. هنگامي که شب شما را فرا گرفت و فرود آمديد، لشکرگاه را با نيزه ها و سپرها بپوشانيد و تيراندازها را پشتِ سپرها بگماريد که مبادا فريب بخوريد يا غفلت بر شما مستولي گردد.

خود، لشکرت را نگاهباني کن و بپرهيز از آن که به خواب روي يا شب را به روز آوري، مگر با خوابِ اندک يا در حدّ چشيدن، و همين شيوه و روش را داشته باش تا به دشمن رسي.

بر تو باد تأمّل و دقّت در جنگ! و بپرهيز از عجله، مگر آن که فرصتي مناسبْ فراهم آيد؛ و بپرهيز از اين که نبرد کني، مگر آن که آنان آغاز کنند يا دستور من به تو رسد. درود و رحمت خدا بر تو باد!

467. امام علي عليه السلام- از سفارش او به معقل بن قيس رياحي، هنگامي که او را با سه هزار [سپاهي] به عنوان پيشرو به سوي شام روانه کرد-: پروا دار از خدايي که حتماً او را ملاقات کني و پاياني جز او نداري. نبرد مکن، مگر با آناني که با تو نبرد کنند. در خُنُکي بامداد و عصرْ حرکت کن و در ميانه ي روز، مردمان را فرود آور، و در حرکتْ رفاه و آسايش را منظور دار و سرِشب، راه مرو که خداوند، آن را براي آرامش و بار انداختن قرار داده، نه براي کوچ کردن. پس سرِشب، خود را آسوده دار و مَرکبت را نيز از خستگي بيرون آر. پس چون شب را آسودي، هنگامي که سحر پديدار شود يا سپيده ي بامداد آشکار گردد، در پناه برکت خداوندْ حرکت کن، و چون دشمن را ديدي، در ميان لشکرت بايست و به دشمن، نه چندان نزديک شو، مانند کسي که مي خواهد دست به جنگ آرد، و نه چنان دور

[صفحه 573]

باش، مانند کسي که از کارزار بيم دارد، تا دستور من به تو رسد؛ و بدرفتاري آنان، شما را واندارد که جنگ را آغاز کنيد، پيش از آن که آنان را [به راه راست] فرا خوانيد و درِ عذر را به رويشان ببنديد.

468. امام علي عليه السلام- از نامه اش به گروهي از فرماندهان سپاه-: اگر [دشمنان] به سايه ي فرمانبري بازگشتند، اين همان است که ما دوست مي داريم، و اگر کار آنان به جدايي و نافرماني کشيد، آن را که فرمانت بَرَد، به سوي آن که نافرماني کند، برانگيز؛ و بي نياز باش بدان که فرمانت بَرَد از آن که از ياريت پاي پس نهد؛ چه، آن که جنگ را خوش ندارد، نبودنش بهتر از بودن است و نشستنش از برخاستن، بي نيازت کند.

469. امام علي عليه السلام: اگر دشمن بر شما يورش آورد، پس بر درِ خندق ها آرايش گيريد که در آن جا جز شمشيرها چيزي نيست، و به زمين بچسبيد، پس از استوار کردن صف ها. به صورت دشمنان منگريد و شمارِ آنان، شما را به وحشت نيندازد و به سرزمين هاي خود بنگريد؛ و اگر بر شما حمله ور شدند، بر روي اسب ها خم شويد و در پناه سپرها پنهان شويد، [چونان] دژي محکم که شکافي در آن نيست؛ و اگر پشت کردند، با شمشيرها بر آنها حمله ور شويد. اگر ايستادند،شما هم به سمتي ديگر بايستيد، و اگر فرار کردند، به سويشان بشتابيد و به جستجويشان برخيزيد.

470. امام علي عليه السلام: اگر خداي ناکرده در ميان شما شکستي رُخ داد، جمع شويد و خدا را ياد کنيد و يادآوريد آنچه بر گُريختگان از نبرد، وعده ي [کيفر] داده شده است و آن را که در حال پشت کردن به دشمن ديديد، نکوهش کنيد. بيرق ها را گردآورده، يکي کنيد. پنهان شدگان، در بازگرداندن فراريان به سوي جمعيت و لشکر، شتاب کنند، و هرکس در مخفيگاه هاست، به سوي شما کوچ کند. وقتي کناره هاي لشکر گِرد آمد و نيرو و توان به شما رسيد و حالت شکست خوردگي

[صفحه 574]

از ميان شما رخت بربست، لشکر را به فرماندهان بسپاريد و جهت ها را استوار سازيد و نبرد کنيد؛ و از خداوند ياري جوييد و شکيبايي کنيد که در پايداري به هنگام شکست و يورش يک انسان دلاور بر دشمن، پاداشي بزرگ است.

471. تاريخ دمشق- به نقل از ابن عباس-: زنان عقيم شدند از اين که مانند امير مؤمنان، علي بن ابي طالب بزايند. به خدا سوگند، نديدم و نشنيدم که رئيسي با وي مقايسه شود. او را به هنگام نبرد صفّين ديدم که بر سرش عمامه اي بود که دو طرفش را رها کرده بود. دو چشمانش گويا به سان دو چراغ درشت بود. او بر گروهي اندکْ ايستاده بود و آنان را به نبردْ وا مي داشت تا به من رسيد، در حالي که من در لابه لاي مردم بودم. پس فرمود: «اي گروه مسلمانان! خشيت [از خدا] را احساس کنيد، صداها را پايين آوريد، آرامش را بر تَن کنيد، نيزه ها را به کار گيريد [يا آشکار سازيد] و پيش از کشيدن شمشير، آن را به حرکت آوريد و از چپ و راست، شمشير زنيد و با تيزي اش شمشير زنيد، و شمشيرها را به کام ها نزديک سازيد و تيرها را به نيزه ها. به درستي که در ديد خداوند و همراه پسرعموي پيامبر او قرار گرفته ايد.

با يورش و حمله خو گيريد و از فرار، شرم کنيد؛ چرا که آن، ننگي است که در نسل ها و گروه ها باقي مانَد، و آتشي است در روز رستاخيز. خود را خرّم و سرخوش داريد و با آساني و سبُک جاني به سوي مرگْ گام برداريد. لشکر انبوهِ [دشمن] و خيمه هاي طناب افکنده را هدف قرار دهيد و قلب آن را نشانه بگيريد؛ چرا که شيطان، شتر سرکش را سوار شده و بازوانش را گسترانيده است؛ دستي را براي حمله پيش دارد و پايي را براي فرار، به عقب گذارد. پس استوار

[صفحه 575]

باشيد و پايدار، تا پايه هاي دين بر شما آشکار گردد، "که شما برتريد و خدا با شماست و از پاداش کردارتان نخواهد کاست"».

472. امام علي عليه السلام: پرچم ها را نيمه افراشته مداريد و اطراف آن را خالي مکنيد و آن را جز به دستِ دلاورمردان مسپاريد؛ چرا که پاسدار شرافت و آبرو، و شکيبا به هنگام فرود آمدن بلاها، کساني اند که اهل حفظ و پاسداري اند... و بدانيد که پاسداران، کساني اند که گِرد پرچم هاي خود، حلقه زنند و اطراف آن را نگه دارند و پيش و پس آن مي گردند و آن را ضايع نمي سازند؛ نه از آنْ پس مي مانند که آن را به دشمن بسپارند، و نه از آن پيش مي افتند که تنهايش گذارند.

[صفحه 576]


صفحه 572، 573، 574، 575، 576.