مهرباني و دوستي با مردم











مهرباني و دوستي با مردم



319. امام علي عليه السلام- در عهدنامه اش به مالک اشتر-: بر دلت مهرباني بر شهروندان و دوستي و لطف به آنان را وارد ساز و بر آنان، درنده اي آسيب رسان مباش که خوردن شکارش را غنيمت داند؛ چراکه شهروندان، دو دسته اند: دسته اي برادر ديني تواند، و دسته ي ديگر، در آفرينش، همانند تو. لغزش هايي از آنان سر مي زند و علّت هايي بر آنان عارض مي گردد و خواسته يا نخواسته، خطايي بر دستشان مي رود. پس به آنان، از بخشش و گذشت خود، نصيبي رسان، چنان که دوست مي داري خداوند به تو از بخشش و گذشتش عطا کند؛ چه، تو بالادستِ آناني و حکمران بر تو بالادستِ توست، و خدا، بالادستِ کسي است که تو را به ولايت رساند؛ و خداوند، ساماندهي کارشان را از تو خواست و تو را به وسيله ي آنان، آزمايش کرد؛ و خود را آماده ي جنگ با خدا مکن که کيفر او را تاب نياوري و از عفو و مهرباني او بي نياز نيستي....

بدان که هيچ چيز به خوش گماني زمامدار به شهروند، وادارکننده تر نيست از نيکي زمامدار در حقّ شهروندان و سبُک کردن هزينه ها بر آنان، و آزاد گذاشتن ابراز ناخوشي از آنچه در آن زمينه، حقّي ندارد. پس رفتار تو چنان باشد که خوش گماني به شهروندان را برايت فراهم سازد؛ چرا که خوش گماني، رنج دراز را از تو بزدايد و سزاوارترين کس به خوش گماني تو کسي است که رفتار نيکت نزد اوست، و سزاوارترين کس به بدگماني، کسي است که از تو به او بدي رسيد.

[صفحه 472]

[در تحف العقول اين زيادي وجود دارد:] اين جايگاه را به سود يا زيان خود، بشناس، تا بينايي ات در کار نيک، بالا رود و خوش ابتلايي ات نزد عامّه افزون گردد، علاوه بر آنچه خداوند، بدين سبب در قيامت برايت مهيّا سازد.

320. امام علي عليه السلام- از نامه اش به ابن عبّاس در زماني که کارگزار او در بصره بود-: بدان که بصره جاي فرود شيطان و محل رويش فتنه هاست. پس با مردمان آن گفتگو کن با نيکي کردن به آنها و گره بيم را از دلشان بِگُشا.

[صفحه 473]


صفحه 472، 473.