پيوند درشتي و نرمي
[صفحه 325] 143. تاريخ اليعقوبي: علي عليه السلام به عمر بن مسلمه ي ارحبي نوشت-: پس از حمد و سپاس خداوند؛ دهقانانِ منطقه ات، از درشتي ات شکايت کرده اند و من در کار آنان نگريستم و خيري نديدم. بايد موضع تو ميان قدري نرمي و اندازه اي درشتي باشد، [البته] بدون ستم و کم گذاشتن. به درستي که آنان با کوچکي، با ما هم زيستي مي کنند. پس حقوقت را با کوچکي از آنان بستان و غيرِ خدا را دوست مگير. خداوند- عزّوجلّ- فرموده است: از غيرِ خودتان دوست و هم راز مگيريد. آنان از هيچ نابکاري در حقّ شما کوتاهي نورزند، و خداوند- عزّوجلّ- درباره ي اهل کتاب فرموده است: «يهود و نصارا را به عنوان دوست، انتخاب مکنيد» و خداوند- تبارک و تعالي- فرموده است: «و هر کس از شما آنها را به دوستي گيرد، از آنان خواهد بود». با ماليات ها بر آن بکوب و در پشت، با آنان رويارو شو و از ريختن خون آنان، برحذر باش. والسلام! 144. امام علي عليه السلام- در نامه اش به يکي از کارگزارانش-: پس از حمد و سپاس خداوند؛ تو از آناني که در ياريِ دين، از آنان پشتيباني خواهم و خودستايي گنهکاران را با او از بين بَرَم، و رخنه ي مرزهاي بيم آور را با او ببندم. پس در آنچه برايت مهمّ است، از خداوند، کمک بجو و درشتي و نرمي را درهم آميز و آن جا که مهرباني بايد، مهرباني پيشه کن و آن جا که جز درشتي به کار نيايد، درشتي پيش گير. در برابر شهروندان، فروتن باش و با آنان، گشاده رويي کن و نرمخويي نما. با همکاران، يکسان رفتار نما در نگاه با گوشه ي چشم، و نگاه خيره، و در اشاره و تحيّت گفتن؛ تا بزرگان، در تو طمعِ ستم نکنند و ناتوانان، از عدالتت مأيوس نگردند. والسلام![2] . [صفحه 326]
142. امام علي عليه السلام- در نامه اش به يکي از کارگزارانش-: پس از حمد و سپاس خداوند؛ دهقانان شهر تو به سبب درشتي، سختي، ستم و تحقير کردنشان، از تو شکايت دارند. من در کارشان نگريستم. آنان را شايسته ي اين که به تو نزديک شوند، نيافتم به خاطر شرکشان، و نيز شايسته نيست آنان رانده شوند و به پيمانشان جفا شود. پس درباره ي آنان، درشتي و نرمي را درهم آميز و ميان درشتي و مهرباني با آنان، در چرخش باش، و ميان نزديکي و قرب و دوري و بعد، جمع کن، ان شاء اللَّه![1] .
صفحه 325، 326.