پيوند درشتي و نرمي











پيوند درشتي و نرمي



142. امام علي عليه السلام- در نامه اش به يکي از کارگزارانش-: پس از حمد و سپاس خداوند؛ دهقانان شهر تو به سبب درشتي، سختي، ستم و تحقير کردنشان، از تو شکايت دارند. من در کارشان نگريستم. آنان را شايسته ي اين که به تو نزديک شوند، نيافتم به خاطر شرکشان، و نيز شايسته نيست آنان رانده شوند و به پيمانشان جفا شود. پس درباره ي آنان، درشتي و نرمي را درهم آميز و ميان درشتي و مهرباني با آنان، در چرخش باش، و ميان نزديکي و قرب و دوري و بعد، جمع کن، ان شاء اللَّه![1] .

[صفحه 325]

143. تاريخ اليعقوبي: علي عليه السلام به عمر بن مسلمه ي ارحبي نوشت-: پس از حمد و سپاس خداوند؛ دهقانانِ منطقه ات، از درشتي ات شکايت کرده اند و من در کار آنان نگريستم و خيري نديدم. بايد موضع تو ميان قدري نرمي و اندازه اي درشتي باشد، [البته] بدون ستم و کم گذاشتن. به درستي که آنان با کوچکي، با ما هم زيستي مي کنند. پس حقوقت را با کوچکي از آنان بستان و غيرِ خدا را دوست مگير. خداوند- عزّوجلّ- فرموده است: از غيرِ خودتان دوست و هم راز مگيريد. آنان از هيچ نابکاري در حقّ شما کوتاهي نورزند، و خداوند- عزّوجلّ- درباره ي اهل کتاب فرموده است: «يهود و نصارا را به عنوان دوست، انتخاب مکنيد» و خداوند- تبارک و تعالي- فرموده است: «و هر کس از شما آنها را به دوستي گيرد، از آنان خواهد بود». با ماليات ها بر آن بکوب و در پشت، با آنان رويارو شو و از ريختن خون آنان، برحذر باش. والسلام!

144. امام علي عليه السلام- در نامه اش به يکي از کارگزارانش-: پس از حمد و سپاس خداوند؛ تو از آناني که در ياريِ دين، از آنان پشتيباني خواهم و خودستايي گنهکاران را با او از بين بَرَم، و رخنه ي مرزهاي بيم آور را با او ببندم. پس در آنچه برايت مهمّ است، از خداوند، کمک بجو و درشتي و نرمي را درهم آميز و آن جا که مهرباني بايد، مهرباني پيشه کن و آن جا که جز درشتي به کار نيايد، درشتي پيش گير. در برابر شهروندان، فروتن باش و با آنان، گشاده رويي کن و نرمخويي نما. با همکاران، يکسان رفتار نما در نگاه با گوشه ي چشم، و نگاه خيره، و در اشاره و تحيّت گفتن؛ تا بزرگان، در تو طمعِ ستم نکنند و ناتوانان، از عدالتت مأيوس نگردند. والسلام![2] .

[صفحه 326]


صفحه 325، 326.








  1. در کتاب انساب الأشراف آمده که اين نامه را براي عمرو بن سلمه نوشت و در آن به جاي «وداول لهم...» آمده است: بدون آن که موردستم قرار گيرند و پيمانشان شکسته شود؛ ليکن خراج بپردازند و براي حفظ آنان نبرد بيش از توانشان از آنان ستانده نشود، بدين مطلب تو را فرمان دادم و خداوند، کمک کار است. والسلام.
  2. در أمالي المفيد نوشته شده که اين نامه را پس از کشته شدن محمّد بن ابي بکر به مالک اشتر نوشت؛ ولي بر حسب ظاهر درست نيست؛ چرا که شهادت محمّد بن ابي بکر، پس از شهادت مالک رُخ داده است.