نسبت دادن «فال بد زدن» به امام











نسبت دادن «فال بد زدن» به امام



براساس آنچه گذشت، طلحه، نخستين کسي بود که با علي عليه السلام بيعت کرد. دست طلحه، ناقص بود. از اين روي، فال بد زدند که اين بيعت، دوام نخواهد داشت. در اين که تفأّلِ بد را چه کسي بر زبان جاري کرد، منابع، يکْ داستان نيستند. برخي آن را به شخصي به نام حبيب بن ذؤيب نسبت داده اند و بعضي آورده اند که مردي از بني اسد، فال بد زد و گفت: «أوّل من بدأ بالبيعة يد شلّا. لايتمّ هذا الأمر؛ نخستين کسي که بيعت را آغاز کرد، دستي ناقص است. اين کار، به سامان نرسد».

امّا رواياتي هم اين «تطيّر» را به امام علي عليه السلام نسبت داده و نوشته اند که آن بزرگوار، به هنگام بيعت او فرمود:

ما أخلقها أن تنکث.

چه قدر سزاوار است که [اين بيعت] شکسته شود.

امّا به نظر مي رسد که اين نسبت، استوار نباشد و بر نااستواري آن، به عقل و نقل مي توان استناد کرد.

بي گمانْ عقل، در هنگامه اي آن چنان، که مردمانْ يکسر بر پيماني گرد آمده اند، تفأّل به ناکامي را روا نمي دارد و از اين روي، هيچ خردمندي چنين نمي کند. چگونه علي عليه السلام، آن خردمند بي بديل، در نخستين روز بيعت، در ميان مردمْ نقضِ بيعت يکي از برجسته ترين چهره هاي سياسي را بيان مي دارد، آن هم با استناد به تطيّر و تفأّل؟

اين گونه سخن راندن، از يک سو جوّ شايعه را براي سست کردن پايه هاي حکومت، دامن مي زند و از سوي ديگر، نوعي ترغيب براي شکستن پيمان

[صفحه 169]

است و بي گمان، ناروا. به علاوه، در روايات فراواني، تطيّر، ناپسند تلقّي شده است و مردم، از تطيّر بازداشته شده اند و بر اين نکته تأکيد شده است که اهل بيت عليهم السلام، فالِ بد نمي زنند و....[1] .

بدين سان، بسيار بعيد است که امام عليه السلام سخني ناهنجار بر زبان آورد و يا به عملي نااستوار و ناهنجار، همّت ورزد و آن را به جا آورد.

[صفحه 170]


صفحه 169، 170.








  1. ر ک: بحارالأنوار، ج 58، ص 312؛ کنز العمّال، ج 10، ص 111.