سيماي نهج البلاغه











سيماي نهج البلاغه



نـهـج البـلاغـه اقـيـانـوس مـوّاجي است که تنها صاحبان بصيرت و ره پويان طريقت به گـوشـه اي از عـمـق مـعـارف آن دسـت مي يابند و هر چه به غوّاصي در رازهاي شگرف آن پـرداخـتـه شـود و بـه اکـتشاف معادن پر ارج و ارزشمند آن اقدام نمايد، بي گمان در هر آني به جواهراتِ گران سنگ و گهرهاي پرقيمت و بي مانندي دست خواهد يافت که همانند آن را در هـيـچ گـفـتـه و نـوشته اي نمي توان يافت، مگر در قرآن کريم که کلام خداوند يکتاست و حاصل وحي. و اين کلامِ بشري، قدسي است و نشاءت گرفته از صهباي وحي.

متاسفانه نسل گـذشـته و حتي نسل کنوني ما همواره از اين کتاب شريف محروم مانده است. محروميّتي خود ساخته و خود خواسته، که نه به سراغ آن بحر عميق علم و عرفان رفته ايم و نه ـ اگر رفته ايم ـ جدّيتي در خور اين کتاب ارزشمند در فهم آن به کار بسته ايم.

نهج البلاغه را بسياري از بزرگان علم و ادب و معرفت، توصيف و تعريف کرده اند، اما هـيـچ تـوصـيفي از حيث کوتاهي و گويايي به اين جمله نمي رسد که نهج البلاغه «اَخُ القرآن» (برادر قرآن) است.

يـعـنـي همان راهي را که آن کتاب آسماني ارائه مي دهد، نهج البلاغه نيز انسان ها را به همان طريق رهنمون مي سازد.

مـؤلف عـظـيـم القـدر نـهـج البلاغه ـ سيد رضي (ره) طبق ذوق و سليقه خود، گلچيني از خطبه ها و نامه ها و کلمات قصار آن امام هُمام را جمع آوري نموده و آن را نهج البلاغه ناميده اسـت، امـا سـخـنان دُرر بار مولاي متقيان علي (ع) بسيار بيشتر از آن است که در اين کتاب شريف جمع آوري شده است.

اين کتاب عظيم سه بخش عمده دارد.

1 ـ خـطـبـه هـا: سـخـنـرانـي هـا و فـرمـايـشـات مـولاي مـتـقـيـان اسـت کـه 241 خـطـبـه را شامل مي شود. (بعضي از نويسندگان عدد خطبه ها را 239 خطبه دانسته اند)

2 ـ نامه ها: نامه هاي امام به کارگزاران، دوستان، دشمنان، فرماندهان نظامي و ديگران است که شامل 79 نامه مي شود.

3 ـ کـلمـات قـصـار: جملات زيبا و کوتاه و حکمت آميز امام در موضوعات و مناسبت هاي مختلف است که 480 کلمه را شامل است.