صداقت و راستگويي















صداقت و راستگويي



بسياري از سياستمداران در طول تاريخ براي رسيدن به قدرت و حکومت تا آنجا که مي توانند به مردم وعده هاي دروغ و بي پايه و اساس مي دهند تا بتوانند آراي مردم را جمع آوري نموده و به قدرت برسند. از جمله، عثمان که به مردم وعده داده بود که به روش قرآن و سنت عمل کند، اما بعد از آنکه حکومت را به دست گرفت، نه تنها به روش پيامبر عمل ننمود، بلکه حتي نتوانست روش ابوبکر و عمر را نيز پياده نمايد.[1] .

امام علي عليه السلام در همان شوراي شش نفره [که بعد از رحلت پيامبر براي تعيين خليفه بعد از رسول اکرم صلي الله عليه و آله تشکيل شده بود] با قاطعيت و صراحت تمام بيان داشت که من به سنت پيامبر و اجتهاد خود عمل خواهم کرد. حتي در زمان بيعت مردم با او نيز با صراحت بيان داشت که براي رسيدن به خلافت، دروغ نخواهم گفت و از صراط حق منحرف نخواهم گشت.

حضرت با شجاعت تمام، همه اموري را که به قطع، مخالفتهاي بسياري را بر مي انگيخت، در همان آغاز بيعت مردم با خود بيان داشت و براي رسيدن به خلافت و به دست آوردن دل مخالفان خويش، حتي دروغ مصلحت آميز نيز نگفت.[2] .

علي عليه السلام در دوران پيامبر در مسائل متفاوت و در جنگها و حوادث شرکت داشت و در همه اين جنگها بسيار موفق عمل نموده بود.

اگر مي خواست براي به دست آوردن قدرت به زور و نيرنگ متوسل شود، هيچ کس نمي توانست در برابر او قد علم کند، اما همان طور که خود آن حضرت فرموده است، او هرگز چنين کاري را نکرد. حضرت در بياني مي فرمايد:

«لَوْلاَ التُّقي لَکُنْتُ اَدهَي العَرَبِ؛[3] اگر تقواي الهي [مانعم] نبود از همه اعراب، زيرک تر [و سياست مدارتر[ بودم.» و يا در حديثي ديگر مي فرمايد: «يا اَيُّهَا النّاسُ لَوْلا کَراهِيَّةُ الغَدْرِ، کُنْتُ مِنْ اَدْهَي النّاسِ؛[4] اي مردم، اگر زشتي نيرنگ نبود، من از همه مردم زيرک تر بودم.»









  1. کافي، محمدبن يعقوب کليني، ج8، ص 24.
  2. همان.
  3. غرر الحکم و دررالکلم، ص 120، ح 2098.‌
  4. کافي، محمد بن يعقوب کليني، ج2، ص338.