نمونه هايي از گفته هايشان هنگام خطبه[1]
او به پسر عمويش مغرور شده است! - او به اين جوان مغرور شده است! - کار پسر عمويش را عجب محکم و مؤکد مي نمايد! - ما راضي نيستيم، واين يک تعصب است! - هرگز در مقابل سخن او تسليم نخواهيم شد! - اين هرگز امر خدا نيست و او از پيش خود سخن مي گويد! - چشمان او را ببينيد که همچون مجانين مي چرخد! - اگر مي توانست مثل کسري و قيصر عمل مي کرد! [صفحه 82]
.
صفحه 82.