معجزه غدير، امضاي الهي











معجزه غدير، امضاي الهي[1]



.

واقعه ي عجيبي که به عنوان يک معجزه، امضاي الهي را بر خطوط پاياني واقعه ي غدير

[صفحه 61]

ثبت کرد ماجراي «حارث فهري» بود. در آخرين ساعات از روز سوم، او با دوازده نفر از اصحابش نزد پيامبر صلي اللَّه عليه و آله آمد و گفت:

اي محمد! سه سؤال از تو دارم: آيا شهادت به يگانگي خداوند و پيامبري خود را از جانب پروردگارت آورده اي يا از پيش خود گفتي؟ آيا نماز و زکات و حج و جهاد را از جانب پروردگار آورده اي يا از پيش خود گفتي؟ آيا اينکه درباره ي علي بن ابي طالب گفتي: «مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِيّ مَوْلاه...»، از جانب پروردگار بود يا از پيش خود گفتي؟

حضرت در جواب هر سه سؤال فرمودند:

«خداوند به من وحي کرده است و واسطه ي بين من و خدا جبرئيل است و من اعلان کننده ي پيام خدا هستم و بدون اجازه ي پروردگارم خبري را اعلان نمي کنم».

حارث گفت:

خدايا، اگر آنچه محمد مي گويد حق و از جانب توست سنگي از آسمان بر ما ببار يا عذاب دردناکي بر ما بفرست.

سخن حارث تمام شد و به راه افتاد خداوند سنگي از آسمان بر او فرستاد که از مغزش وارد شد و از دُبُرش خارج گرديد و همانجا او را هلاک کرد.

بعد از اين جريان، آيه ي «سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ، لِلْکافِرينَ لَيْسَ لَهُ دافِعٌ...»[2] نازل شد. پيامبر صلي اللَّه عليه و آله به اصحابشان فرمودند: آيا ديديد و شنيديد؟ گفتند: آري.

با اين معجزه، بر همگان مسلّم شد که «غدير» از منبع وحي سرچشمه گرفته و يک فرمان الهي است.

از سوي ديگر، تعيين تکليف براي همه ي منافقان آن روز و طول تاريخ شد که همچون حارث فهري فکر مي کنند و به گمان خود خدا و رسول را قبول دارند و بعد از آنکه مي دانند ولايت علي بن ابي طالب عليه السلام از طرف خداست صريحاً مي گويند ما تحمل آن را نداريم!! اين پاسخ دندان شکن و فوري خداوند ثابت کرد که هر کس

[صفحه 62]

ولايت علي عليه السلام را نپذيرد، خدا و رسول را قبول ندارد و کافر است.



صفحه 61، 62.





  1. بحارالأنوار: ج 37 ص 136 و 162 و 167. عوالم: ج 3:15 ص 56 و 57 و 129 و 144. الغدير: ج 1 ص193. لازم به تذکر است که نام «حارث فهري» در روايات به اسمهاي مختلف آمده است که احتمالاً بعضي از نامها مربوط به دوازده نفر همراهان او باشد.
  2. سوره ي معارج: آيه ي 21.