در فراز ديگري از زيارت غدير مي خوانيم











در فراز ديگري از زيارت غدير مي خوانيم



إِنَّ اللَّهَ تَعالي اسْتَجابَ لِنَبِيِّهِ صلي اللَّه عليه و آله فيکَ دَعْوَتَهُ، ثُمَّ أَمَرَهُ بِإِظْهارِ ما أَوْلاکَ لِأُمَّتِهِ إِعْلاءً لِشَأْنِکَ وَإِعْلاناً لِبُرْهانِکَ وَ دَحْضاً لِلْأَباطِيلِ وَ قَطْعاً لِلْمَعاذِيرِ.

فَلَمَّا أَشْفَقَ مِنْ فِتْنَةِ الْفاسِقينَ وَاتَّقي فيکَ الْمُنافِقينَ أَوْحي إِلَيْهِ رَبُّ الْعالَمينَ: «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْکَ مِنْ رَبِّکَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ». فَوَضَعَ عَلي نَفْسِهِ أَوْزارَ الْمَسيرِ وَ نَهَضَ في رَمْضاءِ الْهَجيرِ فَخَطَبَ وَأَسْمَعَ وَ نادي فَأَبْلَغَ، ثُمَّ سَأَلَهُمْ أَجْمَعَ فَقالَ: هَلْ بَلَّغْتُ؟ فَقالُوا: اللَّهُمَّ بَلي. فَقالَ: اللّهُمَّ اشْهَدْ. ثُمَّ قالَ: أَلَسْتُ أَوْلي بِالْمُؤْمِنينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ؟ فَقالُوا: بَلي. فَأَخَذَ بِيَدِکَ وَ قالَ: «مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِيٌّ مَوْلاهُ، اللَّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ وَ عادِ مَنْ عاداهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ». فَما آمَنَ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فيکَ عَلي نَبِيِّهِ إِلاَّ قَليلٌ وَلا زادَ أَکْثَرَهُمْ غَيْرَ تَخْسيرٍ.

خداوند تعالي دعاي پيامبرش صلي اللَّه عليه و آله را درباره ي تو مستجاب کرد، و به او دستور داد تا ولايت تو را بر امت اظهار کند تا مقام تو را بلند مرتبه و دليل تو را اعلام کرده باشد و سخنان باطل را کوبيده و عذرهاي بيجا را ريشه کن کرده باشد. آنگاه که از فتنه ي فاسقان احساس خطر کرد و از منافقان درباره ي تو ترسيد، پروردگار جهان به او چنين وحي کرد: «اي پيامبر، برسان آنچه از پروردگارت بر تو نازل شده، و اگر نرساني رسالت او را نرسانده اي، و خداوند تو را از شر مردم حفظ مي کند».

پيامبر صلي اللَّه عليه و آله سختيِ سفر را متحمل شد و در شدت حرارت ظهر بپا خاست و خطبه اي ايراد کرد و شنوانيد و ندا کرد و رسانيد. سپس از همه ي آنها پرسيد: آيا رسانيدم؟ گفتند: آري به خدا قسم.

عرض کرد: خدايا شاهد باش. سپس پرسيد: آيا من نسبت به مؤمنين از خودشان صاحب اختيارتر نبوده ام؟ گفتند: آري. پس دست علي عليه السلام را گرفت و فرمود: «هرکس من صاحب اختيار او بوده ام اين علي صاحب اختيار اوست. خدايا دوست بدار هر کس او را دوست بدارد و دشمن بدار هر کس او را دشمن بدارد، و ياري کن هر کس او را ياري کند و خوار کن هر کس او را خوار کند». ولي به آنچه خداوند درباره ي تو بر پيامبرش نازل کرد جز عده ي کمي ايمان نياوردند و اکثرشان جز زيان کاري براي خود زياد نکردند.

[صفحه 359]



صفحه 359.