بيعت مردان[1]
براي آنکه رسميت مسئله محکم تر شود، و آن جمعيت انبوه بتوانند مراسم بيعت را بطور منظم و برنامه ريزي شده اي انجام دهند، پيامبر صلي اللَّه عليه و آله پس از فرود از منبر دستور دادند تا دو خيمه برپا شود. يکي را مخصوص خود قرار دادند و در آن جلوس فرمودند، و به اميرالمؤمنين عليه السلام دستور دادند تا در خيمه ي ديگر جلوس نمايد، و امر کردند تا مردم جمع شوند. پس از آن مردم دسته دسته در خيمه ي پيامبر صلي اللَّه عليه و آله حضور مي يافتند و با آن حضرت بيعت نموده و تبريک و تهنيت مي گفتند. سپس در خيمه ي مخصوص اميرالمؤمنين عليه السلام حاضر مي شدند و به عنوان امام و خليفه ي بعد از پيامبرشان با آن حضرت بيعت مي کردند و به عنوان «اميرالمؤمنين» بر او سلام مي کردند، و اين مقام والا را تبريک مي گفتند. برنامه ي بيعت تا سه روز ادامه داشت، و اين مدت را حضرت در غدير اقامت داشتند. اين برنامه چنان حساب شده بود که همه ي مردم در آن شرکت کردند. بسيار بجاست به قطعه ي جالبي از تاريخ اين بيعت اشاره کنيم: اولين کساني که در غدير با اميرالمؤمنين عليه السلام بيعت نمودند و خود را از ديگران [صفحه 57] جلو انداختند همانهايي بودند که زودتر از همه آن بيعت را شکستند و پيش از همه پيمان خود را زير پا گذاشتند. آنان عبارت بودند از: ابوبکر، عمر، عثمان، طلحه و زبير، که بعد از پيامبر صلي اللَّه عليه و آله يکي پس از ديگري رو در روي اميرالمؤمنين عليه السلام ايستادند. جالبتر اينکه عمر بعد از بيعت اين کلمات را بر زبان مي راند: «افتخار برايت باد، گوارايت باد اي پسر ابي طالب، خوشا به حالت اي اباالحسن، اکنون مولاي من و مولاي هر مرد و زن مؤمني شده اي»! نکته ي ديگري که بار ديگر چهره ي دو رويان را روشن ساخت اين بود که پس از امر پيامبر صلي اللَّه عليه و آله همه ي مردم بدون چون و چرا با اميرالمؤمنين عليه السلام بيعت کردند، ولي ابوبکر و عمر- با آنکه پيش از همه خود را براي بيعت به ميان انداخته بودند- قبل از بيعت به صورت اعتراض پرسيدند: آيا اين امر از طرف خداوند است يا از طرف رسولش (يعني: از جانب خود مي گويي)؟ حضرت فرمود: «از طرف خدا و رسولش است. آيا چنين مسئله ي بزرگي بدون امر خداوند مي شود»؟ و نيز فرمود: «آري حق است از طرف خدا و رسولش که علي اميرالمؤمنين است».
.
صفحه 57.