حيات حقيقي غدير











حيات حقيقي غدير



غدير از همان روز کربلا حيات حقيقي خود را آغاز کرد و پس از 50 سال که در چنگال سقيفه و اوباش آن گرفتار بود برگ جديدي از حيات خود را ورق زد.

با شهادت امام حسين عليه السلام براي بار دوم آوازه ي غدير تا دورترين نقاط دنيا رفت و حتي کفار و مشرکان اهل سقيفه را لعنت کردند و سرفرازي غدير را آفرين گفتند.

اما اين بار جنگ سقيفه و غدير زبانه کشيد و حسد و کينه ي اهل سقيفه چنان شعله کشيد که سلاّخاني چون حَجاج را به نيابت از سقيفه برگزيدند. آنها هم با چراغ آمدند و فدائيان غدير را برگزيدند و در مذبح سقيفه قطعه قطعه کردند. امثال قنبر خود را

[صفحه 310]

خوش به بستر شهادت غدير معرفي کردند. اگر چه زبانشان را بريدند و يا از پشت سر بيرون آوردند، اما اين بهاي غدير بود که از جان و دل مي پرداختند.

گويا حزب سقيفه به خوبي دريافتندکه غدير هنوز زنده است وهر روز زنده تر مي شود. غدير در انتظار نسلهايي است که چون جانان گمشده با آغوش باز آن را پذيرا خواهند شد و با پاي دل در صحراي غدير حضور مي يابند و با صاحب غدير بيعت مي کنند.



صفحه 310.