اتمام حجت بلال حبشي با غدير
بلال گفت: اگر مرا به خاطر خدا آزاد کرده به خاطر خدا مرا به حال خودم رها کند و اگر براي غير خدا بوده بايد به حرف تو عمل کرد!! و اما بيعت با ابوبکر، من با کسي که پيامبر صلي اللَّه عليه و آله او را خليفه قرار نداده و او را مقدم نداشته بيعت نخواهم کرد... اي عمر تو خوب مي داني که پيامبر صلي اللَّه عليه و آله براي پسرعمويش پيماني بست که تا روز قيامت بر گردن ماست که او را در غدير خم مولي و صاحب اختيار ما قرار داد. چه کسي جرأت دارد در برابر صاحب اختيار خود با ديگري بيعت کند؟! [صفحه 286] بعد هم بلال را مجبور کردند از مدينه بيرون رود و در جاي ديگري زندگي کند.[1] .
بلال مؤذن پيامبر صلي اللَّه عليه و آله از کساني بود که با ابوبکر بيعت نکرد، و اين در حالي بود که ابوبکر با پول خود بلال را از بردگي نجات داده و آزاد کرده بود. روزي عمر گريبان بلال را گرفت و گفت: اين جزاي ابوبکر است که تو را آزاد کرده؛ اکنون نمي آيي با او بيعت کني؟
صفحه 286.