غدير، اعتقاد مقدس ما











غدير، اعتقاد مقدس ما



«غدير»، اين نام مقدس، عنوانِ عقيده واساس دين ما است.

غدير عصاره ونتيجه ي خلقت وچکيده ي تمام اديان الهي وخلاصه ي مکتب وحي است.

غدير اعتقاد ماست، و فقط يک واقعه ي تاريخي نيست.

غدير، ثمره ي نبوّت وميوه ي رسالت است.

غدير، تعيين خط مشي مسلمين تا آخرين روز دنيا است.

غدير، نه فراموش شدني است نه کهنه شدني!!

غدير، آبي است که همه ي درختان و گل بوته هاي باغستانهاي توحيد براي تغذيه و رشد به آن نيازمندند.

غدير صراط است. با ايمان به غدير مي توان از اين صراط گذشت و گرنه لبه ي شمشيري است که هر منافق و ملحدي را دو نيمه خواهد ساخت.

غدير، حساس ترين مقطع اسلام است که در آغاز شکوفايي، دين خدا را از خطر حتمي دشمنان داخلي و خارجي در بُعد فکري و معنوي نجات داد.

غدير، حافظ گذشته ي اسلام و ضامن بقاي آينده ي آن است، که سياست گذار آن خداوند تعالي و اعلان کننده اش پيامبر صلي اللَّه عليه و آله و مجري آن دوازده امام معصوم عليهم السلام اند.

[صفحه 12]

غدير عيد همه ي انسانيت است. آن روز آرزوي نهايي از خلقت انسان بيان شد و هدف انسانيت مشخص گرديد. آنان که آن روز را ضايع کردند حق انسانيت را زير پا گذاشتند و حق ميلياردها بشر را ناديده گرفتند.

غدير در روح ما و از طينت ماست. ما با غدير به دنيا آمده ايم، و با زلالش که با جانمان آميخته به ملاقات پروردگار خواهيم رفت.

در نقطه ي غدير توقفي بايد، که با حقيقت انسان سر و کار دارد، و در جهات مختلف وجودي او مؤثر است و تکليف دنيا و آخرتش را تعيين مي کند.

هزار و چهارصد سال است که شيعه زلال پر برکت غدير را به پاي درختان ولايت مي افشاند و از آن بيابانِ خشک، باغهاي پر ثمر اعتقادي و گلهاي زيباي محبت را پرورش مي دهد. خار و خس کينه هاي دشمن علي عليه السلام را با برائت و لعن آنان ريشه کن نموده، و با حجتي قوي که پيامبر صلي اللَّه عليه و آله به دستش داده مرزهاي غدير را به روي معاندين بسته و جرأت تعرّض را از آنان سلب نموده است. شهيدان غدير در عرصه ي هزار و چهارصد ساله ي آن، دنباله روي اوّلين شهيدان آن فاطمه و محسن عليهماالسلام و پيرو شهيدان با عظمت غدير در کربلا هستند. عاشورا مولود غدير و حافظ آن است؛ سنگري رو در روي سقيفه!

در غدير چشمان پيامبر صلي اللَّه عليه و آله دور دستهايي را مي نگريست که مي بايد کشتي اسلام آن را طي کند و هدف نهايي آن به ظهور برسد؛ و آينده هايي را در نظر داشت که گرگهاي عقيده، اسلام را از داخل مورد تعرض قرار داده اند.

و اين بود که دست علي بن ابي طالب عليه السلام را گرفت و او را بلند کرد و از همانجا او را به همه ي نسلهاي تاريخ نشان داد و به عنوان جانشين خود معرفي فرمود.

اينک ما ميراث دار غديريم که در قله ي عظمت آن به دنيا آمده ايم. امروز غدير فراتر از ديد دشمنانش، آفتاب خيره کننده اي است که بر همه ي جهان مي تابد، و کشتي پُرقدرتش پهنه ي گيتي را درمي نوردد، و دست غرق شدگان فتنه هاي هزار و چهارصد

[صفحه 13]

ساله ي سقيفه را به گرمي مي فشارد و از گردابهاي سياه کفر و گمراهي به سبزگونه ي پُرطراوت خود مي رساند تا روحشان را صفايي تازه بخشد.

اي صاحب غدير

غديريان از اوج غديرت سلام مي دهند، تعظيم مي کنند، بوسه بر دستت، بر پايت، بر خاک راهت مي زنند، و در برابر مقام عليِّ تو خود را بسيار کوچک مي بينند!... مگر بپذيري شان...!؟

با قطره اشکي پر از انتظار... سلام!



صفحه 12، 13.