ارتباط ولايت با حب و بغض











ارتباط ولايت با حب و بغض



اساسِ «هَل الدّينُ إلاّ الحُبّ وَ الْبُغض»[1] از مهمترين ارکان اعتقادي ما است. ولايت اهل بيت عليهم السلام که به معناي صاحب اختيار بودن آنان و اطاعت کامل مردم از ايشان است، لازمه اش محبت داشتن نسبت به آنان و بغض و کينه نسبت به دشمنان ايشان است. در اين باره سه جنبه در خطبه ي غدير بيان شده است:

[صفحه 213]

الف: اهميت حب و بغض اهل بيت عليهم السلام نزد خداوند، که سه نکته در اين باره فرموده اند:

1. هر کس علي عليه السلام را دوست بدارد خدا او را دوست مي دارد، و هر کس علي عليه السلام را دشمن بدارد خدا او را دشمن مي دارد. در واقع مسئله ي حب و بغض ايشان به حب وبغض نسبت به خود خداوند برمي گردد.

2. دشمن اهل بيت عليهم السلام مورد ذم و لعن خداوند است، و دوست ايشان مورد مدح خداوند است، و خدا او را دوست دارد.

3. خداوند در يک وحي و خطاب خاص فرموده است: «هرکس با علي دشمني کند و ولايت او را نپذيرد لعنت و غضبم بر او باد».

ب: حب اهل بيت عليهم السلام ضابطه و ترازوي سنجش اعمال است، که در اين باره فرموده است: «پس هر يک از شما، طبق آنچه در قلبش از حب و بغض نسبت به علي مي يابد عمل کند»، يعني هر کس قبل از عمل، بايد ببيند چه اندازه محبت يا بغض نسبت به اميرالمؤمنين عليه السلام دارد و طبق آن عمل کند. از اين مطلب سه موضوع استفاده مي شود:

1. آنان که حب اهل بيت عليهم السلام را دارند قدرِ اين نعمت را بدانند، و به اقتضاي داشتن اين نعمت در اعمال حسنه کوشا باشند.

2. محبّان و شيعيان در راهِ محبت اهل بيت عليهم السلام بيشتر کار کنند و عيار محبت خويش را بالا ببرند، و در راه ايشان و احياي امرشان فداکاري نمايند.

3. دشمنانِ اهل بيت عليهم السلام بدانند که تا ريشه و پايه را که همان محبت ايشان است درست نکرده اند بيهوده خود را به اعمالي مشغول داشته اند که نزد خداوند بدون محبت آنان ارزشي ندارد. پس بهتر است اگر در فکر خودسازي و حرکت در راه خدا هستند، اصلاح خود را از اين مرحله شروع کنند. پيامبر صلي اللَّه عليه و آله در حديثي مي فرمايد: «اِنَّما يَکْتَفي أحَدکُم بِما يَجِدُ لِعَليٍّ في قَلْبِه»: «هر يک از شما فقط به آنچه نسبت به علي در قلب خود مي يابد اکتفا مي کند».[2] .

[صفحه 214]

ج: حب اهل بيت عليهم السلام درّ گرانمايه اي است که به هر کس نمي دهند. اگر کسي آن را پذيرفت نشانه ي سعادت و تقواي اوست، و اگر کسي نپذيرفت نشانگرِ شقاوت اوست، و سزاوار نيست انسانهاي شقي به اين گوهر ناب دست يابند.



صفحه 213، 214.





  1. بحارالأنوار: ج 67 ص 52، ج 68 ص 63، ج 69 ص 241.
  2. بحارالانوار: ج 8 قديم ص 345.