بيعت گرفتن رسمي











بيعت گرفتن رسمي



اي مردم، شما بيش از آن هستيد که با يک دست و در يک زمان با من دست دهيد، و پروردگارم مرا مأمور کرده است که از زبان شما اقرار بگيرم درباره ي آنچه منعقد نمودم براي علي اميرالمؤمنين[1] و اماماني که بعد از او مي آيند و از نسل من و اويند، چنان که به شما فهماندم که فرزندان من از صلب اويند.

پس همگي چنين بگوئيد:

«ما شنيديم و اطاعت مي کنيم و راضي هستيم و سر تسليم فرود مي آوريم درباره ي آنچه از جانب پروردگار ما و خودت به ما رساندي درباره ي امر امامتِ اماممان علي

[صفحه 187]

اميرالمؤمنين و اماماني که از صلب او به دنيا مي آيند. بر اين مطلب با قلبهايمان و با جانمان و با زبانمان و با دستانمان با تو بيعت مي کنيم. بر اين عقيده زنده ايم و با آن مي ميريم و (روز قيامت) با آن محشور مي شويم. تغيير نخواهيم داد و تبديل نمي کنيم و شک نمي کنيم و انکار نمي نمائيم و ترديد به دل راه نمي دهيم و از اين قول برنمي گرديم و پيمان را نمي شکنيم.

تو ما را به موعظه ي الهي نصيحت نمودي درباره ي علي اميرالمؤمنين و اماماني که گفتي بعد از او از نسل تو و فرزندان اويند، يعني حسن و حسين و آنان که خداوند بعد از آن دو منصوب نموده است.

پس براي آنان عهد و پيمان از ما گرفته شد، از قلبهايمان و جانهايمان و زبانهايمان و ضمايرمان و دستهايمان. هر کس توانست با دست بيعت مي نمايد و گرنه با زبانش اقرار مي کند. هرگز در پي تغيير اين عهد نيستيم و خداوند (در اين باره) از نفسهايمان دگرگوني نبيند.

ما اين مطالب را از قول تو به نزديک و دور از فرزندانمان و فاميلمان مي رسانيم، و خدا را بر آن شاهد مي گيريم. خداوند در شاهد بودن کفايت مي کند و تو نيز بر اين اقرار ما شاهد هستي».[2] .

[صفحه 188]

اي مردم، چه مي گوئيد؟ خداوند هر صدايي را و پنهاني هاي هر کسي را مي داند. پس هر کس هدايت يافت به نفع خودش است و هر کس گمراه شد به ضرر خودش گمراه شده است، و هر کس بيعت کند با خداوند بيعت مي کند. دست خداوند بر روي دست آنها (بيعت کنندگان) است.

اي مردم، با خدا بيعت کنيد و با من بيعت نمائيد و با علي اميرالمؤمنين و حسن و حسين و امامان از ايشان در دنيا و آخرت، به عنوان امامتي که در نسل ايشان باقي است بيعت کنيد. خداوند غدرکنندگان (بيعت شکنان) را هلاک و وفاداران را مورد رحمت قرار مي دهد. و هر کس بيعت را بشکند به ضرر خويش شکسته است، و هرکس به آنچه با خدا پيمان بسته وفا کند خداوند به او اجر عظيمي عنايت مي فرمايد.

اي مردم، آنچه به شما گفتم بگوئيد (تکرار کنيد)، و به علي به عنوان «اميرالمؤمنين» سلام کنيد[3] و بگوئيد «شنيديم و اطاعت کرديم، پروردگارا مغفرت تو را مي خواهيم و بازگشت بسوي توست». و بگوئيد: «حمد و سپاس خداي را که ما را به اين هدايت کرد، و اگر خداوند هدايت نمي کرد ما هدايت نمي شديم...».

اي مردم، فضائل علي بن ابي طالب نزد خداوند- که آن را در قرآن نازل کرده- بيش از آن است که همه را در يک مجلس بشمارم، پس هر کس در باره ي آنها به شما خبر داد و معرفت آن را داشت او را تصديق کنيد.[4] .

[صفحه 189]

اي مردم، هر کس خدا و رسولش و علي و اماماني را که ذکر کردم اطاعت کند به رستگاري بزرگ دست يافته است.

اي مردم، کساني که براي بيعت با او و قبول ولايتش و سلام به او به عنوان «اميرالمؤمنين»، سبقت بگيرند آنان رستگارانند و در باغهاي نعمت خواهند بود.

اي مردم، سخني بگوئيد که به خاطر آن خداوند از شما راضي شود، و اگر شما و همه ي کساني که در زمين هستند کافر شوند به خدا ضرري نمي رسانند.

خدايا، به خاطر آنچه ادا کردم و امر نمودم، مؤمنين را بيامرز، و بر منکرين که کافرند غضب نما، و حمد و سپاس مخصوص خداوند عالم است.

[صفحه 191]



صفحه 187، 188، 189، 191.





  1. «الف» و «ب» و «ه»: درباره ي آنچه به عنوان «اميرالمؤمنيني» براي علي منعقد نمودم.
  2. تا اينجا عبارتي بود که پيامبر صلي اللَّه عليه و آله از مردم خواسته بود آن را همراه او تکرار کنند و به مضمون آن اقرار نمايند. اين عبارات طبق نسخه ي «ب» ذکر شد، و در «الف» و «د» و «ه» از جمله ي «تو ما را به موعظه ي الهي نصيحت کردي...» تا اينجا به اين صورت آمده است: «... و اطاعت مي کنيم خدا را و تو را و علي اميرالمؤمنين و فرزندانِ امام او را که گفتي آنان از فرزندان تو از صلب اويند («ه»: گفتي آنان از تو از صلب اويند هرگاه بيايند و ادعاي امامت کنند) بعد از حسن و حسين، آن دو که منزلت آنان را نسبت به خودم و مقام آنان را نزد خودم و در پيشگاه خداوند عزوجل به شما فهماندم. اين مطالب را درباره ي آن دو به شما رساندم و اينکه آن دو آقاي جوانان اهل بهشت هستند و اينکه آن دو بعد از پدرشان علي دو امام هستند، و من قبل از علي پدر ايشانم». و بگوئيد: «ما در اين باره با خداوند و با تو و با علي و حسن و حسين و اماماني که ذکر کردي پيمان مي بنديم و ميثاقي از ما براي اميرالمؤمنين گرفته شود («ه»: پس اين عهد و پيمان از مؤمنين گرفته شده باشد) از قلبهاي ما و جانهايمان و زبانهاي ما و به صورت دست دادن، براي هر کس ممکن باشد با دستش، وگرنه با زبانش به آن اقرار مي کند. در پي تغيير آن نيستيم و در خود تصميم دگرگوني درباره ي آن را ابداً نمي بينيم. ما اين مطلب را از قول تو به دور و نزديک از فرزندان و فاميلمان مي رسانيم («ه»:... از قول تو مي رسانيم به فرزندانمان که به دنيا آمده اند يا نيامده اند)، خدا را بر اين مطلب شاهد مي گيريم و خدا در شاهد بودن کافي است و تو بر ما شاهدي، ونيز هر کس که خدا را اطاعت مي کند- چه آشکارا و چه پنهاني- و نيز ملائکه ي خداوند و لشکر او و بندگانش را شاهد مي گيريم، و خدا از هر شاهدي بالاتر است».
  3. يعني: بگوئيد: «السلام عليک يا اميرالمؤمنين». و عبارت در «ب» چنين است: «اي مردم، آنچه به شما تلقين کردم تکرار کنيد و آنچه گفتم بگوئيد و بر اميرتان سلام کنيد».
  4. اين عبارت را دو نوع مي توان معني کرد: الف: «عَرَفَها» بدون تشديد، يعني کسي که فضائل اميرالمؤمنين عليه السلام را مي گويد بايد اهل معرفت باشد و فقط هر چه مي شنود نقل نکند تا بتواند بعضي دسيسه هاي دشمنان را يا سقطهايي که در بعضي عبارات شده متوجه شود و احياناً با ذکر يک فضيلت نتيجه ي معکوس گرفته نشود. ب: «عرَّفها» با تشديد، يعني هر کس از فضائل اميرالمؤمنين عليه السلام خبر داد و آن را به مردم شناسانيد، او را تصديق کنيد. عبارت در «ب» چنين است: اي مردم، فضائل علي و آنچه خداوند او را در قرآن بدان اختصاص داده بيش از آن است که در يک مجلس ذکر کنم، پس هر کس شما را از آنها خبر داد او را تصديق کنيد.