برتري فضيلت امر بمعروف از جهاد در راه خدا











برتري فضيلت امر بمعروف از جهاد در راه خدا



در جهاد اسلامي انواع مبارزهاها مطرح است،

دست و سر دادن مطرح است،

تحمّل انواع مشکلات و مصيبت ها و غم از دست دادن عزيزان وجود دارد،

و جهاد دَري از دَرهاي بهشت است،

که حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام در خطبه 27 فرمود:

أَمَّا بَعْدُ، فَإِنَّ الْجِهَادَ بَابٌ مِنْ أَبْوَابِ الْجَنَّةِ، فَتَحَهُ اللَّهُ لِخَاصَّةِ أَوْلِيَائِهِ.

وَهُوَ لِبَاسُ التَّقْوي، وَدِرْعُ اللَّهِ الْحَصِينَةُ، وَجُنَّتُهُ الْوَثِيقَةُ.

فَمَنْ تَرَکَهُ رَغْبَةً عَنْهُ أَلْبَسَهُ اللَّهُ ثَوْبَ الذُّلِّ، وَ شَمِلَهُ الْبَلَاءُ، وَدُيِّثَ بِالصِّغَارِ وَالْقَمَاءَةِ، وَضُرِبَ عَلَي قَلْبِهِ بِالْإِسْهَابِ، وَأُدِيلَ الْحَقُّ مِنْهُ بِتَضْيِيعِ الْجِهَادِ، وَسِيمَ الْخَسْفَ، وَمُنِعَ النَّصَفَ.

ارزش جهاد در راه خدا

«پس از ستايش پروردگار، جهاد در راه خدا، دَري از درهاي بهشت است، که خدا آن را به روي دوستان مخصوص خود گشوده است.

جهاد، لباس تقوا، و زره محکم، و سپر مطمئن خداوند است،

کسي که جهاد را ناخوشايند دانسته و ترک کند، خدا لباس ذّلت و خواري بر او مي پوشاند، و دچار بلا و مصيبت مي شود، و کوچک و ذليل مي گردد، دل او در پرده گمراهي مانده، و حق از او روي مي گرداند، به جهت ترک جهاد، به خواري محکوم و از عدالت محروم است.»[1] .

و انواع پاداش و هداياي بهشتي در جهاد اسلامي مطرح شده است،

امّا در مقايسه با پاداش «نظارت مردمي» و «امر به معروف» ناچيز است،

که امام علي عليه السلام در حکمت 374 فرمود:

وَمَا أَعْمَالُ الْبِرِّ کُلُّهَا وَالْجِهَادُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ، عِنْدَ الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّهْيِ عَنِ الْمُنْکَرِ، إِلَّا کَنَفْثَةٍ فِي بَحْرٍ لُجِّيٍّ.

«و تمام کارهاي نيکو، و جهاد در راه خدا، برابر امر به معروف و نهي از منکر، چونان قطره اي بر درياي موّاج و پهناور است.»[2] .

زيرا در جهاد اسلامي، معيارها و ملاک ها، و تلاش ها و مبارزات مداوم «امر به معروف» وجود ندارد.

در جنگ و جهاد، تلاش و مبارزه تنها، در مدّت زمان خاصّي و در ميدان هاي نبرد به گونه اي محدود وجود دارد،

و بر زنان نيز جهاد واجب نيست.

امّا امر به معروف و «نظارت مردمي» زمان و مکان نمي شناسد،

مرد و زن مطرح نيست،

همه بايد در اين مبارزه بي امان شرکت کنند،

و در همه عمر هرجا که لازم باشد بايد تذکّر دهند،

دخالت کنند،

و ياور حق و دشمن باطل باشند،

و پاداش و ارزش آن نيز بي همانند است.

از اين رو برخي از مردان شيردلي که در تمام ميدان هاي نبرد حضور داشتند و خط شکن ميدان ها بودند،

امّا در کوچه و خيابان، در زندگي اجتماعي، در روياروئي با شهروندان، جرئت امر به معروف ندارند و از مبارزه مداوم خسته شده بي تفاوت مي گردند.









  1. خطبه 27 نهج البلاغه معجم المفهرس مؤلّف، که برخي از اسناد آن به شرح زير است:

    1- المصنّف ج10 ص154: عبدالرّزاق بن هشام (متوفاي 211ه)

    2- حيلة الأبرار ج2 ص390: بحراني (متوفاي 1107ه)

    3- تاريخ دمشق ج3 ص322 و359: ابن عساکر شافعي (متوفاي 571 ه)

    4- تاريخ دمشق، ترجمه امام حسين عليه السلام 146: ابن عساکر شافعي (متوفاي 571ه)

    5- تاريخ بغداد ج12 ص305: خطيب بغدادي شافعي (متوفاي 463 ه)

    6- تذکرة الخواص ص160: ابن جوزي حنفي (متوفاي 654ه)

    7- بحارالانوار ج34 ص19 و 159: مجلسي (متوفاي 1110ه)

    8- احتجاج ج1 ص174 قديم و ج1 ص412: علامه طبرسي (متوفاي 588 ه).

  2. حکمت 374 نهج البلاغه معجم المفهرس مؤلّف (مدارک گذشته).