آثار ارزشمند اجتماعي











آثار ارزشمند اجتماعي



حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام در حکمت 252 آثار ارزشمند اجتماعي «نظارت مردمي» و «امر به معروف» را مطرح مي فرمايد که يکي از آثار اجتماعي آن به راه آوردن توده هاي مردم است، که فرمود:

وَالْجِهَادَ عِزّاً لِلْإِسْلَامِ، وَالْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ مَصْلَحَةً لِلْعَوَامِّ، وَالنَّهْيَ عَنِ الْمُنْکَرِ رَدْعاً لِلسُّفَهَاءِ،

(و «جهاد» را براي عزّت اسلام، و «امر به معروف» را براي اصلاح توده هاي ناآگاه، و «نهي از منکر» را براي بازداشتن بيخردان از زشتي ها.)[1] .

زيرا:

برخي توجّه ندارند.

و برخي ديگر دچار غفلت و فراموشي مي شوند.

و بعضي از آگاهي لازم برخوردار نيستند، که دچار زشتي ها مي گردند.

امّا وقتي پاکان و صالحان تذکّر مي دهند،

امر به خوبي ها مي کنند و از زشتي ها باز مي دارند،

عموم مردم از باسواد و بي سواد، آگاه و غير آگاه، همه بهره مند مي شوند،

به ياد ارزش ها مي افتند و بدکاران و فاسدان سرافکنده شده ناچار از زشتي ها دست بر مي دارند.

از اين رو اميرالمؤمنين عليه السلام ابتداء انواع روش هاي بازدارندگي از مفاسد اجتماعي را مطرح، و سپس به ارزش بسيار والاي امر به معروف اشاره مي فرمايد:

فَمِنْهُمُ الْمُنْکِرُ لِلْمُنْکَرِ بِيَدِهِ وَلِسَانِهِ وَقَلْبِهِ، فَذلِکَ الْمُسْتَکْمِلُ لِخِصَالِ الْخَيْرِ؛

وَمِنْهُمُ الْمُنْکِرُ بِلِسَانِهِ وَقَلْبِهِ وَالتَّارِکُ بِيَدِهِ، فَذلِکَ مُتَمَسِّکٌ بِخَصْلَتَيْنِ مِنْ خِصَالِ الْخَيْرِ وَمُضَيِّعٌ خَصْلَةً؛

وَمِنْهُمُ الْمُنْکِرُ بِقَلْبِهِ، وَالتَّارِکُ بِيَدِهِ وَلِسَانِهِ، فَذلِکَ الَّذِي ضَيَّعَ أَشْرَفَ الْخَصْلَتَيْنِ مِنَ الثَّلَاثِ، وَتَمَسَّکَ بِوَاحِدَةٍ،

وَمِنْهُمْ تَارِکٌ لِإِنْکَارِ الْمُنْکَرِ بِلِسَانِهِ وَقَلْبِهِ وَيَدِهِ، فَذلِکَ مَيِّتُ الْأَحْيَاءِ.

وَمَا أَعْمَالُ الْبِرِّ کُلُّهَا وَالْجِهَادُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ، عِنْدَ الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّهْيِ عَنِ الْمُنْکَرِ، إِلَّا کَنَفْثَةٍ فِي بَحْرٍ لُجِّيٍّ.

وَإِنَّ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّهْيَ عَنِ الْمُنْکَرِ لَا يُقَرِّبَانِ مِنْ أَجَلٍ، وَلَا يَنْقُصَانِ مِنْ رِزْقٍ، وَأَفْضَلُ مِنْ ذلِکَ کُلِّهِ کَلِمَةُ عَدْلٍ عِنْدَ إِمَامٍ جَائِرٍ.

مراحل امر به معروف و نهي از منکر

«گروهي، مُنکر را با دست و زبان و قلب انکار مي کنند، پس آنان تمامي خصلت هاي نيکو را در خود گرد آورده اند.

گروهي ديگر، مُنکر را با زبان و قلب انکار کرده، امّا دست به کاري نمي بَرند، پس چنين کسي دو خصلت از خصلتهاي نيکو را گرفته و ديگري را تباه کرده است.

و بعضي مُنکر را تنها با قلب انکار کرده، و با دست و زبان خويش اقدامي ندارند، پس دو خصلت را که شريف تر است تباه ساخته و يک خصلت را به دست آورده اند.

و بعضي ديگر مُنکر را با زبان و قلب و دست رها ساخته اند که چنين کسي از آنان، مرده اي ميان زندگان است.

و تمام کارهاي نيکو، و جهاد در راه خدا، برابر امر به معروف و نهي از منکر، چونان قطره اي بر درياي موّاج و پهناور است، و همانا امر به معروف و نهي از منکر، نه اجلي را نزديک مي کنند، و نه از مقدار روزي مي کاهند، و از همه اينها برتر، سخن حق در پيش روي حاکمي ستمکار است.»[2] .









  1. حکمت 252 نهج البلاغه معجم المفهرس مؤلّف، که برخي از اسناد آن به شرح زير است:

    1- نهاية الارب ج 8 ص 182: نويري شافعي (متوفاي 732 ه)

    2- مطالب السؤول ج 1 ص 176: ابن طلحه شافعي (متوفاي 652 ه)

    3- غرر الحکم ص 77 و 230 / ج1 ص274 و 275: آمدي (متوفاي 588 ه)

    4- کشف الغمة ج 2 ص 43-108: اربلي (متوفاي 693 ه)

    5- کتاب سقيفه (به نقل اربلي): جوهري (متوفاي 262 ه)

    6- علل الشرائع (باب اصول اسلام) ص248: شيخ صدوق (متوفاي 381 ه)

    7- دلائل الامامة ص32 ط جديد ص113: طبري شافعي (متوفاي 310 ه)

    8- کتاب احتجاج ص133 ص258 ط جديد: طبرسي (متوفاي 588 ه).

  2. حکمت 374 نهج البلاغه معجم المفهرس مؤلّف، که برخي از اسناد آن به شرح زير است:

    1- تحف العقول ص 162: ابن شعبه حراني (متوفاي 380 ه)

    2- اصول کافي ج2 ص50 ح1: کليني (متوفاي 328 ه)

    3- ذيل الامالي ص 171: ابوعلي قالي (متوفاي 356 ه)

    4- قوت القلوب ج1 ص92 و91 فصل16: ابوطالب مکي (متوفاي 386 ه)

    5- حلية الاولياء ج 1 ص 74 و 75: ابونعيم اصفهاني (متوفاي 402 ه)

    6- کتاب زهد ص8: حسين بن سعيد اهوازي از اصحاب امام سجاد عليه السلام

    7- کتاب خصال ج1 ص329 ح25 باب السّتّة: شيخ صدوق (متوفاي 381 ه)

    8- مناقب ص 268: خطيب خوارزمي حنفي (متوفاي 568 ه).