تاثير انتقادهاي امام علي در ديگر صحابه











تاثير انتقادهاي امام علي در ديگر صحابه



وقتي حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام در نظارت بر سلامت اسلام به خليفه سوم بارها و بارها اعتراض کرد، در ديگر اصحاب پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم نيز أثر گذاشت، که آنها نيز برابر خلاف کاري هاي خليفه سوم اعتراض مي کردند.

ابن مسعود نيز يکي از مخالفان سرسخت خليفه سوم بود، وِي ابتداء از مريدان خليفه سوم و از کساني بود که مي گفت:

حتّي اگر خليفه سوم نماز دو رکعتي در مني را چهار رکعت بخواند بايد از وِي اطاعت کرد، چرا که:

الخلاف شرٌ «مخالفت شرّ است».[1] .

و در نقل ديگر گفت:

عثمان امام است، من با او مخالفت نمي کنم زيرا مخالفت شرّ است.[2] .

امّا بعدها به شدّت، بر ضدّ خليفه سوم فعّاليّت مي کرد.[3] در صورتي که برخي از صحابه با خليفه سوم متّفق بودند.[4] .

«گرچه بعدها دانشمندان اهل سنّت عقيده اين صحابه را در جواز مخالفت با حاکم به عنوان سيره سياسي شرعي نپذيرفتند.»

آنچه مسلّم است آنکه خليفه سوم بر اين باور بود که مي بايست قدرت خلافت خود را در ابداع و ابتکار (همانند خليفه دوم) نشان دهد.

او خود مي گفت:

«اقدامات من را عمر نيز انجام مي داد، امّا چون او فرد قاطعي بود کسي جرأت مخالفت نداشت.»[5] .









  1. تاريخ الطبري ج 4 ص 268، و الغدير ج 8 ص 99 بنقل از سنن ابي داوود ج 1 ص 308، و الاثار قاضي ابو يوسف ص 30، و کتاب الامام شافعي ج 1 ص 159، ج 7 ص 175، و سنن الکبري بيهقي ج 3 ص 144.
  2. شرح نهج البلاغه ج 3 ص 42، ابن ابي الحديد.
  3. انساب الاشراف ج 4 ص 527 - 524، و تاريخ المدينة المنوّره ج 2 ص 1054 - 1049.
  4. تاريخ سياسي اسلام تا سال 40 هجري ص 356 - 349، بحث مخالفين خليفه سوم (بلاذري مي نويسد: درباره انتقادتي که از خليفه سوم دفاع نکند، انساب الاشراف ج 4 ص 549 ش 1411.
  5. طبقات الکبري ج 8 ص 113، و البيان و التّبيين ج 1 ص 377، و نثر الدر ج 2 ص 12، ج 4 ص 34.