شکوه از دگرگوني ارزش ها
فَعِنْدَ ذلِکَ أَخَذَ الْبَاطِلُ مَآخِذَهُ، وَرَکِبَ الْجَهْلُ مَرَاکِبَهُ، وَعَظُمَتِ الطَّاغِيَةُ، وَقَلَّتِ الدَّاعِيَةُ، وَصَالَ الدَّهْرُ صِيَالَ السَّبُعِ الْعَقُورِ، وَهَدَرَ فَنِيقُ الْبَاطِلِ بَعْدَ کُظُومٍ، وَتَوَاخَي النَّاسُ عَلَي الْفُجُورِ، وَتَهَاجَرُوا عَلَي الدِّينِ، وَتَحَابُّوا عَلَي الْکَذِبِ، وَتَبَاغَضُوا عَلَي الصِّدْقِ. فَإِذَا کَانَ ذلِکَ کَانَ الْوَلَدُ غَيْظاً وَالْمَطَرُ قَيْظاً وَتفِيضُ اللِّئَامُ فَيَضَاً وَتِغيضُ الْکِرَامُ غَيْضاً، وَکَانَ أَهْلُ ذلِکَ الزَّمَانِ ذِئَاباً، وَسَلَاطِينُهُ سِبَاعاً، وَأَوْسَاطُهُ أُکَّالاً، وَفُقَرَاؤُهُ أَمْوَاتاً؛ وَغَارَ الصِّدْقُ، وَفَاضَ الْکَذِبُ، وَاسْتُعْمِلَتِ الْمَوَدَّةُ بِاللِّسَانِ، وَتَشَاجَرَ النَّاس بِالْقُلُوبِ، وَصَارَ الْفُسُوقُ نَسَباً، وَالْعَفَافُ عَجَباً، وَلُبِسَ الْإِسْلَامُ لُبْسَ الْفَرْوِ مَقْلُوباً.[1] . «پس در آن هنگام که امويان بر شما تسلّط يابند، باطل بر جاي خود استوار شود، و جهل و ناداني بر مرکب ها سوار، و طاغوت زمان عظمت يافته، و دعوت کنندگان به حق اندک و بي مشتري خواهند شد. روزگار چونان درنده خطرناک حمله ور شده، و باطل پس از مدّت ها سکوت، نعره مي کشد، مردم در شکستن قوانين خدا دست در دست هم مي گذارند، و در جدا شدن از دين متّحد مي گردند، و در دروغ پردازي با هم دوست و در راستگويي دشمن يکديگرند، و چون چنين روزگاري مي رسد، فرزند با پدر دشمني ورزد، و باران خنک کننده، گرمي و سوزش آورد، پست فطرتان همه جا را پُر مي کنند، نيکان و بزرگواران کمياب مي شوند، مردم آن روزگار چون گرگان، و پادشاهان چون درندگان، تهيدستان طعمه آنان، و مستمندان چونان مردگان، خواهند بود، راستي از ميانشان رخت بر مي بندد، و دروغ فراوان مي شود، با زبان تظاهر به دوستي دارند، امّا در دل دشمن هستند، به گناه افتخار مي کنند، و از پاکدامني به شگفت مي آيند، و اسلام را چون پوستيني واژگونه مي پوشند.»
حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام روزي در ايّام خلافت خود، در يک سخنراني از تغيير و تبديل يافتن سنّت هاي رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم به وسيله حُکّام و خلفاي قبلي شکوه کرده و از انحراف فکري مردم شکايت کرد و فرمود:
1- غررالحکم ج4 ص211 و260و476: آمدي (متوفاي 588 ه) 2- اصول کافي ج 1 ص 135 و 138 و 141: کليني (متوفاي 328 ه) 3- فروع کافي ج 5 ص 373: کليني (متوفاي 328 ه) 4- بحارالانوار ج16 ص381 ح94: مجلسي (متوفاي 1110ه) 5- ربيع الابرار ج 1 ص445 ح2 ب15: زمخشري معتزلي (متوفاي 538ه) 6- توحيد ص31 ح1 ب2: شيخ صدوق (متوفاي 381ه).